قبل از شروع فیکشن توضیحات رو مطالعه کنید.
اتاق/کابین جیمین
فضای سمت راست اتاق
______________________
"کشتیِ کِرِنسیا"
دستش رو لبهی کمدِ کوچکِ گوشهی دیوار گذاشت و نالید:
_آه....یو...یواشتر...هاه...ناخدا!!مشتش رو بین تارِموهای سیاه و لطیف امگا سفتتر کرد و سرش رو با شتاب عقب کشید و به سینهی عرق کردهی خودش چسبوند.
نفسهای داغش رو کنار گوش دختر رها کرد و ضربههای بعدیش رو محکم تر کوبید و برای جلوگیری از افتادن امگا، دستهاش رو دور کمر باریکش حلقه کرد.
نالههای بلند و غلیظشون همراه صدای برخورد بدنهای عرق کردهشون، داخل کابین میپیچید.
با احساس پیچش خوشایندی که زیر شکمش احساس کرد، عضوش رو بیرون کشید و دستش روی شونهی لرزون دختر گذاشت و مجبورش کرد روی زمین زانو بزنه.
موهای بلند امگا رو دور دستش پیچید و سرش رو با یک حرکت چرخوند و به پایین تنهی خودش فشار داد.
دستهای دختر روی رانهای عضلهایش نشست و با هدایت دست آلفا، عضوش رو داخل دهانش فرو برد و سرش رو همراه با ضربههای سریعی که به ته گلوش میخورد،عقب جلو کرد.
با چشمهایی که اشک آلود شده بودن، به چهرهی غرق در لذت مرد نگاه کرد.
قطرههای درشت عرق از کنار شقیقه و پیشونیش پایین میچکید و لبهاش از همدیگه فاصله گرفته بود و با صدای بلند ناله میکرد.
VOCÊ ESTÁ LENDO
🌊 𝑺𝒐𝒖𝒍𝑯𝒆𝒂𝒓𝒕 🐺
Lobisomemقلب، بذر درختچهی زندگی هر امگاست که از ابتدای تولد درون سینهش وجود داره. بعد از پیدا شدن جفت، شروع به ریشه زدن میکنه و کمکم با عشق و محبت میت، شاخهها و برگها رشد میکنن و با تولد فرزند شکوفهها شکفته میشن. زیباترین و نایابترین امگای سیتکا،...