Part 6

60 8 0
                                    

5عصر-17-مه-2021

با صدای زنگ در کتابش را بست و روی میز گذاشت،تنها کتاب هایی که دلش میخواست بخواند آنهایی بود که کاتسو نویسنده شان بود!

از چشمی کوچک چک کرد تا مطمئن شود کسی به جر چیفویو نیست،دستگیره در را به آرامی پایین داد"سلام،بیا تو"

کاپشنی را که قطرات خیس باران رویش خودنمایی میکرد را از تن بیرون کشید و به صندلی آویزانش کرد"دختره کجاست؟"

دوباره روی مبل نشسته بود.درحالی که پای راستش را روی پای چپش انداخته بود و سرش را در کتابش فرو کرده بود گفت"بهش قرص دادم،از صبح خوابیده"

چیفویو نفسش را صدا دار بیرون فرستاد"تورا،مطمئنی این کار درسته؟"

با بیخیالی شانه بالا انداخت"کدوم کار؟"

کتاب را از دست تورا که سعی میکرد خودش را به آن راه بزند گرفت و روی میز قرارش داد"این دختر الان چندین روزه که اینجاست ولی حتی یه ذره هم بهت علاقه مند نشده!مطمئنی زندونی کردنش باعث میشه عاشقت بشه؟"

از جایش بلند شد و به سمت آشپزخانه رفت"چایی یا قهوه؟"

پاهایش را روی کاناپه دراز کرد تا راحت تر باشد"قهوه بیار!"

پس از چند دقیقه سینی نقره ای رنگ که حاوی دو فنجان قهوه و مقداری یاتسوهاشی خوش رنگ و لعاب بود را مقابل چیفویو،روی میز قرار داد"گذر زمان همه چیو درست میکنه!"

در حالی که با دست داغی فنجان را امتحان میکرد گفت"من کمکت میکنم،اما عشق زوری نیست تورا.تو دلت میخواد اون واقعا عاشقت بشه یا ظاهری و از سر اجبار؟"

حرف های چیفویو را تا حدودی قبول داشت اما چاره ای نداشت.قلبش که این حرف ها را حالی نمیشد!

مستاصل و درمانده چنگ کلافه ای در موهایش کشید"میگی چکار کنم؟"

چیفویو آمد که لب بگشاید،گویی حرفش را نزده از ذهنش خواند"ولی ازم نخواه که بیخیالش بشم"

8صبح-18-مه-2021

دو روز بود که خودش را با سر و وضعی آشفته در ماشین جلوی در خانه کاتسو حبس کرده بود به امید آنکه معجزه شود و مثل همیشه با لباس های دخترانه و شیطنت همیشگی اش از در بیرون بیاید و سر به سرش بگذارد.

...فلش بک...

دست از نگاه کردن به لیوانش برداشت و سکوتی که بر ماشین حاکم شده بود را مختل کرد"هوشی،به نظرت من خوشگلم؟"

هدفش از پرسیدن این سوال به حرف درآوردن هوشی و خجالت زده کردنش بود،با نگاه کردن به چهره شرم زده اش فهمید که به هدفش رسیده.

برای جواب دادن به سوال عاجز بود و زبانش از خودش عاجز تر!

اندکی سرش را خاراند و با لکنت جواب داد"آ...آره...کاتسو سان!خیلی خوشگلی"

Nusuma reta/ به سرقت رفتهWhere stories live. Discover now