Part7

9 1 0
                                    

(POV lucas)
-همه شروع كردن معرفي كردن كم كم سفارشا امونم رسيد
Yuta-خب بچه ها نظري دارين كه چه كارايي بايد واسه پرونده بكنيم 
اره
Jk-پرونده يكم پيچيده و سختيه راستش هيچ سرنخي نداريم

yeonjon-دقيقا بابا ام گفت از صفر بايد شروع كنيم

-پس بياين فعلا غذا مون بخوريم تا فردا ببينيم چه خبره

Ten-اره ديگه ول كنيد حرف در باره كارو

Lisa-خب تن چه خبر پسر نيستي

ten-ديگه در گيره رفت و امد و دانشگاه امديم الا بيشتر همو ميبينيم

-من يكم فضولم ولي بياين بگين چند وقته با همين كنجكاو شدم

Wooyoung-yeonjon-من اول ميگم😅

-اروم باشيددد هر كي ميخواد اول بگه بگه
yeonjon-من ميگم پس اول خب من و سوبين تقريبا باهام بزرگ شديم ولي كلي ميشه گفت الا سه ساله با هميم

Wooyoung- سر اولین ماموریت مون اشنا شدیم چهار سال شده تقریبا دیگه

Lisa-اوخیی چقد شما ها کیوتیننن من و جنی هفت سالی میشه باهمیم

-تهیونگ ، جنو؟؟

Taehyong-ماااااااا اگه درست  بگم هشت سالي ميشه

jeno- ...jaemin-من ميگمممم الا چهارساله باهميمم

-سوجین و یوکیم که میدونم من😁 بم بم..؟
Bambam-ما تقریبا نه سال میشه دیگه

Mew-اوممم اگه درست بهم نه سالي ميشه گالف درسته
Gulf-نه سال و نيم دقيقا

Yuta-Taeyong-jaehyun-ten-mark- ما ام كه سينگل به گوريم

Jeeni-خودت چي لوكاس

-به نظر خودتون به من مياد با كسي باشم اخه😅

All-اصلااا😂

.....همه داشتن حرف میزدن و غذا میخوردن که گوشی لوکاس زنگ خورد....

-یه لحظه ببخشید الا میام

-الو جانم بابا
+سلام لوکاس کجایین
-ما بیرونیم داشتیم غذا میخوردیم کاری داشتی
+میخواستم اگه میتونی بیای خونه یه کاری دارم اگه تونستی با یوتا بیا بعد جايي خواستيد شب بريد بيرون
-باش تا ده ديقه ديگه ميايم

-ببخشيد بچه ها يه كاري پيش امده يوتا اگه مشكلي نداري مياي بريم خونه مينهو كار داره انگار

Yuta-نه بریم پس بعدا میبینمتون بچه ها

-تن مارك تيونگ جه جاني شما نميايد

Ten-نه ما هستيم فعلا ميايم خودمون

Johnny-  من ميام باهاتون خداحافظ بچه فردا ميبينمتون

-خب پس بای بایییی میبینمتون

Jungkook-بچه هاا به نظروتون یوتا و لوکاس نمیتونن باهم باشن خیلی بهم نزدیکنا😅

Mark-شتتتت نهههه خب اونا باهم بزرگ شدن و درست بهم نزدیکن ولی نه واقعاا

Ten-حالا اینا رو ول کنین یکی از دلایلی که الا لوکاس رفت خونه این بود که شب یوتا ببرتش بیرون  که ما اماده شیم مینهو گفت از شما ام دعوت کنم  شب تولد لوکاس  بعد خوشحال میشه که شما ام باشید
دوتا سوپرایز داره براش راستی سوبین اگه تونستی به ریس و هسوک شی هم بگو بیان

Soobin-حتما میایم چند وقته مهمونی درست حسابی نرفتیم

Mark-خب پس همه میاید دیگهههه

All-بلهههههههه

Ten- بريم كم كم ديگه دو سه ساعت ديگه ميبينمتون جاني لوكيشن میفرسته براتون پس فعلااااا
______________________________
خبب سلااممم بعد چند وقت😅😅 میدونم خسته ام یکم ولی قول میدم یکم بشینم مثل ادم بنویسم تا به جاهای قشنگش برسیم🥹♥️

Sweet BoyWhere stories live. Discover now