09. And Every Morning the Way Home Gets Longer and Longer_Fredrick Backman_pt.2

8 0 0
                                    

تقريبا همه آدم بزرگا پر از حسرت خداحافظی هایی هستن که آرزو میکنن کاش می‌تونستن برگردن و بهتر اداش کنن. خداحافظی ما نباید اونطوری باشه. میتونی اونقدر تکرارش کنی تا خوب از آب در بیاد. و وقتی که خوب از آب دربیاد همون وقتیه که پاهای تو به زمین رسیده و من هم تو فضا هستم.
این اصلا چیز ترسناکی نیست.

-یه بار معلم ازمون خواست درباره‌‌ی این که معنی زندگی چیه انشا بنویسیم
+تو چی نوشتی؟
-همراهی
+بهترین جوابی که تا حالا شنیدم
-معلممون گفت باید جواب طولانی تری بنویسم
+خوب تو چکار کردی؟
-نوشتم همراهی و بستنی
بابابزرگ لحظه ای فکر میکند و میپرسد : +چه نوع بستنی ای؟
نوآ لبخند می‌زند. درک شدن خیلی شیرین است.

مرگ عادلانه نیست.
نه، مرگ یه ضرب آهنگ آهسته است که هر تپش قلبمون رو می‌شمره. نمیشه زیاد باهاش چونه زد.

بگو که عاشق شدن چه حسی داره، به این میمونه که توی خودت نگنجی.

خیلی دردناکه که دلتنگ کسی بشی که هنوز اینجاست.

آدم ها ذاتا ماجراجو هستن. ما ناچاریم جستجو کنیم و کشف کنیم، این طبیعت ماست.
ما به این دلیل که از بیگانه‌ها می‌ترسیم به فضا نمی‌ریم. این کار رو می‌کنیم چون از تنهایی می‌ترسیم.
تنها بودن تو کائنات به این بزرگی خیلی ترسناکه.

BOOK QUOTES Where stories live. Discover now