part6

10 2 0
                                    

وین وین پینکیو بغل کرده بود و پشت سر یوتا که چمدون و کیفشو با خودش میبرد راه میومد
جنو_هی وین وین!
وین _میشناسمتون؟
مارک_اره ما دوستیم
جنو_بیاید بعد از کلاسای امروز همو ببینیم. بعد از ناهار چطوره؟
مارک_اره عصر کلاسی نداریم
یوتا_وین وین باید استراحت کنه.هنوز حالش خوب نشده
ههچان_هیونگ لطفا. از محوطه بیرون نمیریم
وین_باهاشون برم؟چیزی نمیشه
یوتا_پوفففف...باشه. فعلا بیا بریم خوابگاه رو ببین که بری سر کلاست.راستی ههچان!جانی گفت بری پیشش
ههچان_باهاتون میام خوابگاه.فعلا مارکی!😚
و با یوتا و وین وین دور شد
مارک_بوسم چی شد؟امروز اصلا بوسم نکرده
جنو_بیا بریم بابا. روز اول دیر برسیم سر کلاس جمین میزنتمون

وین_یوتا
یوتا_جانم؟
وین_تختمون از هم جداس؟
یوتا_اره ولی تختا بزرگن،میتونی با من بخوابی!.. یعنی پیش من بخوابی😅
وین_باهات میخوابم
یوتا_ها؟!
وین_با تو از تختت استفاده میکنم
یوتا_خب...این خوابگاه اسلیترینه.رمز خوابگاه نباید به کسی بگی
وین_باشه
نقاشی_رمز عبور؟
یوتا_خون اصیل
نقاشی_خوش اومدی تازه وارد
وین_ممنونم
یوتا_اتاقمون!
هچان_میرم پیش هیونگم
وین_با کون هیونگ و جونگوو هم اتاقیم؟
یوتا_یس بیب
وین_ نیستن
یوتا وسایل وین وینو روی زمین گذاشت:آره.تنهاییم
وین_خب؟
یوتا دستاشو دور کمر وین وین انداخت و بغلش کرد
یوتا_وقتی یه شیر با یه جوجه ی خوشمزه مثل تو توی یه اتاق تنها میشه، چیکار میکنه؟
وین_(با سر انگشتاش صورت و گردن یوتا رو نوازش کرد) همونکاری که من و تو قراره بکنیم
یوتا فاصله ی بین لباشونو طی کرد و برای اولین بار لباشو بوسید. این اولین بوسه ی وین وین بود و فقط یوتا میدونست. بوسه رو عمیق تر کرد و گازی از لبای وین وین گرفت
وین_آههههه یوتا
همزمان در باز شد و کون اومد داخل_او مای گاد!! من میرم میگم کار دارید
یوتا_وایسا کون! چی شده؟
کون_پدر و مادر وین وین اینجان
یوتا_الان میریم پیششون
کون_میخوای بگم کار...
یوتا_نه کون.میتونی الان ببینیشون کوچولو؟
وین_اره
یوتا_پس بزن بریم

جونگوو_فکر کنم بعد از فارغ التحصیلی بتونی توی وزارت کار کنی هیونگ
تن_ولی من میخوام یه مغازه ی بزرگ لباس داشته باشم
جونگوو_فکر کنم بتونی اینکارو بکنی
تن_به احتمال خیلی زیاد توی آمریکا شروع به کار میکنم
جونگوو_خیلی خوبه😊
تن_تازه جانی میخواد... های جهیون! با جونگوو کار داری؟
جهیون_اره.میشه تنهامون بذاری؟
تن_البته
جونگوو_هیونگ. نه نرو
تن_تو خوابگاه میبینمت. با دوسپسرت خوش بگذره
جونگوو_هیونگ!!
جه_به نظر سرحال میای
جونگوو_اگه تو بذاری،اره امروز حالم خوبه
جه_خواستم یه چیزیو بهت بگم و برم
جونگوو_چیو؟
جه_من یه تصمیمی گرفتم
جونگوو_خب؟
جه_من خودمو به ایده آل تو نزدیک میکنم و یه پسر خوب میشم.و از نو به عنوان یه آدم جدید سمتت میام.اینجوری فکر میکنی بتونی قبولم کنی؟
جونگوو_من نمیتونم قبولت کنم. حتی اگه الان خوب باشی، این گذشتتو عوض نمیکنه
جه_چیکار گذشته داری؟مهم اینه که من الان 6 ماهه با کسی نبودم.به خودم قول دادم دیگه با کسی نخوابم به خاطر تو!
جونگوو_بازم میگم.این گذشته رو پاک نمیکنه
جه_چهار سال با این حرفا تحقیرم کردی.خودت خسته نشدی؟فکر میکنی گذشته ی خودت خیلی پاکه؟
جونگوو_منظورت چیه؟
جه_من بزرگترین راز زندگیتو میدونم کیم جونگوو.
جونگوو_دهنتو ببند من رازی ندارم
جه_چیه؟میترسی همه بفهمن بچه ی حاصل از تجاوزی؟یا می‌ترسی همه بفهمن کشیشی که پدرته به مادرت تجاوز کرده؟کدومشون؟
جونگوو_خفه شو جهیون! فقط خفه شو
جهیون_چرا؟میترسی دوستات ولت کنن و آبروتو ببرم؟
جونگوو_لطفا بس کن!
جه_نمیشه
جونگوو_میگم ساکت شو!اینقد سخته؟
جه_تحمل گذشته ی من اینقد سخته؟چطور من تونستم با همه چیزت کنار بیام؟
جونگوو_جهیون! ازت خواهش میکنم...نمیخوام یوتا و دوستام چیزی بفهمن
جه_این دیگه به من مربوط نیست.ممکنه یهو از دهنم بپره
جونگوو_چیکار کنم نپره؟
جه_بهم چیزیو بده که 4 ساله میخوام
جونگوو_...
جه_مال من میشی
جونگوو_باید فکر کنم
جه_اجازه نمیدم فکر کنی.حرفم درخواست نبود که بخوای دربارش فکر کنی؛به اندازه ی کافی ازت خواهش کردم،این یه دستور بود.
جونگوو_اوکی
جه_چرا این همه سال خودمو اذیت کردم وقتی میتونستم در عرض چند دقیقه به دستت بیارم؟!
جونگوو_خیلی پستی!
جه_تو هم همینطور عزیزم
جونگوو_نمیبخشمت
جه_چه سکسی عصبانی میشی

وین_اون زن چرا میخواست برگردم؟
یوتا_اون مادرته.چون مثل من نگران جوجه کوچولوشه.اتفاقی که برات افتاده خیلی خطرناکه.اونا میترسن که دوباره این اتفاق پیش بیاد
وین_ولی این اتفاق نمیوفته.تو حواست به همه چی هست مگه نه؟
یوتا_اره بیبی.من هواتو دارم. تا آخر عمرم. قول میدم
وین وین دست یوتا رو گرفت.حس خیلی خوبی به یوتا داشت.اون به دیگران اخم میکرد ولی با وین وین زیبا ترین لبخند رو میشد روی صورتش دید.جذاب بود. درست کسی بود که وین وین باهاش احساس کنه که کامله. یه پناهگاه و پشتیبان محکم ولی مهربون
وین_حس میکنم حالا میفهمم چرا قبلا تو رو انتخاب کردم
یوتا_چون من مردتم
وین_من چیتم؟ منم مرد توعم؟
یوتا_تو عروسک چینی منی

مارک_پس هچان و وین وین کجا موندن؟
جنو_منم رل میخوام.همه رل دارن
مارک_کلی دختر اون بیرون هست.برو از یکیشون بخوا باهات قرار بذاره
جنو_از هیچکدوم خوشم نیومد
مارک_تو سیب زمینی ای😂
جنو_نیستم! از یکی خوشم اومده ولی...
مارک_ولی؟
جنو_...
مارک_کی؟نکنه از وین وین خوشت اومده؟!
جنو_نه احمق!میخوای جناب مستر ناکاموتو یوتا بفاکم بده؟😥
مارک_پس کیه؟
جنو_بعدا بهت میگم
مارک_مسخره نشو
جنو_خودمم مطمئن نیستم
مارک_خو بگو کیه تا نمردم
جنو_فعلا بی خیال
مارک_تصمیم با خودته
جنو_باید اول ببینم واقعا دوسش دارم یا نه.نمیخوام بهش آسیب بزنم
مارک_تو مرد زندگی هستی جنو😂
جنو_فاک یو مارک
مارک_اووو نه نه نه! تو نمیتونی به فاکم بدی
جنو_اره میدونم فقط ههچان میتونه
مارک_بله؟!!! من تاپم!
وین وین و هچان از قلعه بیرون اومدن و کنار مارگ و جنو نشستن.مارک به محض دیدن هچان با ذوق سرشو روی پاهاش گذاشت
مارک_کلاسا بدون تو سخت میگذرن هچانا
هچان_عزیزم.منم دلم برات تنگ شده بود
جنو_حالمو به هم زدید
هچان_ریلی؟!پس بذار باقیشم بگم.میخوام یه کلاس خالی پیدا کنم و اونجا با دوسپسر عزیزم چند راند سکس هارد داشته باشیم
جنو_خدا لعنتت کنه.حداقل جلوی وین وین ازین حرفا نزن
مارک_اون که مثل تو جقی نیست.یوتا سونبه نیم هست😂😈
جنو_اون مثل شما ها نیست.ما زیر سن قانونی ایم
هچان_به تخمای قشنگم
وین_سکس یعنی چی؟
جنو_هیچی..فراموش کن همچین کلمه ای شنیدی
هچان _به یوتا هیونگ بگو باهات انجامش بده تا بفهمی چیه😈


بابت چند ماه گذشته که نبودم عذر میخوام. یکم ناخوش احوال بودم. راستش فکر نمیکردم کسی هم سراغمو بگیره😔
ولی خوشحالم که چند نفری بودن که سراغی گرفتن و حالمو خوب کردن😍✨
واتپد هی میخواد اکانتمو ببنده و ازم بگیرتش نمیدونم چرا. ولی اگه مشکلی پیش اومد همینجا اکانت جدیدمو کامنت میکنم
عاشقتونم♥

yuri

silver(متوقف شده) Donde viven las historias. Descúbrelo ahora