Metamorphosis

بین من و تو میمونه(20)

جانگکوک_جیمینا باید برگردیم خوابگاه هم شرایط رو توضیح بدیم هم هفته دیگه تور کنسرت ها شروع میشه تمرین داریم

جیمین_میگی اینو چیکارش کنیم اصلا ببریمش خوابگاه بگیم کیه کوک؟؟؟

جانگکوک_اولا می یونگ.... اسمش می یونگه... این چیه بهش میگی ... بعدم همه چیز رو توضیح میدیم

جیمین_من فعلا نمی خوام به هیونگ ها بگم با همیم..

جانگکوک_همینجوری هم همشون میدونن فقط به روی خودشون نیاوردن

جیمین به می یونگ که چشماش باز بود و به بالا سرش نگاه می کرد چشم دوخت

جیمین_باشه پس حاضر شو تا بریم چاره دیگه ای نداریم انگار...

جیمین هر چیزی که برای می یونگ خریده بودن رو ریخت تو پلاستیک

جیمین_کوک این بچه حتی یه کیف نداره تا وسایل هاشو بریزیم توش

جانگکوک با یه شلوار مشکی و یه تیشرت گشاد مشکی برگشت پیش جیمین

جانگکوک_پس بیا بریم براش خرید کنیم بعد بریم خوابگاه اون لباس هم نداره

جیمین چشماش رو درشت کرد

جیمین_اره فردا هم بشیم سر تیتر خبرها جانگکوک و جیمین از بی تی اس که به تازگی صاحب فرزند شده اند در حال خرید برای فرزندشان بودن....  قشنگ و هیجان انگیزه کوک

جانگکوک که به زور سعی میکرد جلوی خنده اش رو بگیره رو دوپاش نیمه نشست جلو جیمینی که روی زمین نشسته بود و دوطرف لباش رو رو با انگشت شصت و اشاره اش گرفت که لبای جیمین شبیه ماهی شد

جانگکوک_جیمینی لباتو اگر اینطور بدوزم غر نزنی چی میشه؟چرا اخه از روزی که با منی اینقدر غر میزنی

جیمین خواست حرف بزنه که بیشتر شبیه ماهی شده بود که لباشو باز و بسته می کرد

کوک خنده اش گرفت سرش رو برد جلو و همونطوری لبای جیمین رو بین لباش گرفت دستاش رو از لبای جیمین ازاد کرد و دو طرف صورتش رو بین دستای بزرگش جا داد

عمیق و اروم بوسیدش و ازش دور شد و تو چشماش نگاه کرد

جانگکوک_میگم واسه دو ساعت فروشگاه رو خالی کنن بریم خرید ما قبلا هم اینکار رو کردیم

جیمین که هنوز گیج بوسه جانگکوک بود اروم سرش رو تکون داد

جانگکوک واقعا عاشقی کردن بلد نبود ؟؟؟ پس چرا باعث شده بود جیمین صدای ضربان قلبش رو توی گوشش حس کنه؟؟؟

جیمین_کوک می یونگ رو بگو بیان ببرن خوابگاه تا راحت خرید کنیم اونم اذیت نشه من یکم برای خودم هم خرید دارم

جانگکوک:کی نگهش داره جیمین؟اصلا نمیدونم کسی هست یا نه؟بعدم بد نیست؟؟؟

جیمین_چاره ای نیست وایسا....