آم... سلام به دومین بوکم خوش اومدی...
من رو اروپا صدا میکنن، خوش بختم...خب باید بگم از وقتی که نت هارو قطع کردن اصلاً نتونستم آن بشم و الآن اومدم. و باید بگم یه عالمه ایده داشتم و بهترینش رو برای این بوک کتاب گذاشتم.
چیزی که هم هات باشه و هم اسمات و وری تازه و جدید که عاشقش بشین. چون خودمم دنبال این ژانرش گشتم و واقعاً نیست!
پس شروع کردم به گفتن اینکه "چرا خودم ننویسمش؟" اما باید بگم انقدر سرم با درس و افسردگی و زندگی(جندگی) شلوغه که واقعاً حاله یه بوک جدید رو نداشتم... اما به خاطر گل روی شما مینویسم!^^
کیم تهیونگ : امگا رایحه برفسن: 21 ساله
خیلی نسبت به هر چیزی سرده ولی به همه چیز نظارت داره و چشم ها و گوشای خیلی تیزی داره و حواس پنجگانهاش عالی کار میکنه. تهیونگ در زندگی گذشتهاش قدرتهاش و تواناییهایی که داشت رو به بقیه نشون داد و مورد احترام قرار گرفت اما در این زندگی قصد انجام این کار رو نداره و دور از چشم بقیه روی تواناییهاش کار میکنه. توی باند black water بزرگ شده و پدرش رهبر بانده. خانوادهی بزرگی داره.
جئون جونگکوک : آلفای خون خالص رایحه آتشسن: 27 ساله
زیادی سرد و بدخلقه. با برادراش بشدت صمیمیه و خواستار پیدا کردنه جفتشونه. با هرکسی رابطه برقرار کرده، زنده از زیر دستش نرفته به خاطر اینکه گرگش کسی رو به غیر از جفتش قبول نمیکنه. همراه داداشاش یکی از بهترین و قویترین باند ها رو رهبر میکنه. کوچکترین قل
BINABASA MO ANG
ᴍᴀꜰɪᴀ | ꜱɪx ᴀɪᴘʜᴀ'ꜱ
Fanfiction{ شـشـ آلـ؋ــا } تـهیـونگـ امگـاے با استـعـدادے کـہ در هـر زمـینـہ سـر رشتـہاے دارہ، مورد خیـانت خـانوادهاش قـرار مـےگیـره و بـہ قـتـل مـےرسـہ! در لحـظاتِ آخـر، شـشـ آلـفایـے کـہ انـگار جفـتش بودنـد رو درحـالـے کـہ براے زنـده مـانـدنـش الـتماس م...