کاپل: هیونلیکس
ژانر: انگست
◇◇◇سلام به عشق همیشگی من!
این دقیقا پنجاه و هفتمین نامهای است که برایت مینویسم... امروز بالاخره توانستم نبودنت را قبول کنم. امروز صبح وقتی بیدار شدم مثل همیشه دستم را برای به آغوش کشیدنت دراز نکردم، امروز دیگه برای اینکه بیای و کنارم بنشینی صدایت نکردم! امروز به اشتباه دوتا لیوان چای نریختم و امروز بالاخره فهمیدم تو دیگر اینجا نیستی...خوشحال نیستم، حس میکنم کل بدنم پر از زخمهای عمیقیست که خودم مسببش بودهام و نبودنت تمام این زخم را با عشق لمس میکند ، آنهارا میچِشَد و میبوسد؛ بر آنها نمک میپاشد و آرام زمزمه میکند: خوب خواهی شد...
حالم خوب نیست و این پنجاه و هفتمین بار است که نامهام را با این کلمه تمام میکنم. "برگرد"
_دوستدار تو هیونجین_
********
سلام به عشق نافرجام من!
این پنجاه و هفتمین نامهای است که مینویسم و میدانم که مثل تمام نامههای قبلی به دستت نمیرسد.
من هم حال خوبی ندارم... هر روز که بیدار میشوم به خورشید نگاه میکنم و سعی میکنم از سایهی سنگین نبودنت فرار کنم و امید انقلاب یک حال خوب را در دل پوسیدهی زندگیام تزریق میکنم!صادقانه بگویم امید دارم که میتوانم روزی فراموشت کنم؛ من تو را ترک کردم و هنوز زندهام از پس این هم برمیایم!
درست است... تو را دوست دارم اما انزوای تاریکم را بیشتر. تمامِ عمر زانوی غم را به آغوش کشیدهام، با این محیطِ یخ زدهی انزوا آشنا هستم، دوستش دارم و در آن خواهم ماند؛ خودت همیشه میگفتی ما همیشه سمت چیزی خواهیم رفت که برایمان آشنا و دلچسب باشد، مثل تنهایی!حالم خوب نیست و این پنجاه و هفتمین بار است که نامه را با این کلمه تمام میکنم. "برنمیگردم"
_دوستدار تو فلیکس_
◇◇◇
امیدوارم خوشتون اومده باشه.
ووت و نظر یادتون نره.♡