«یپ! من پیشونیتو بوسیدم.»
«چ-چرا؟»
سوکجین ناباورانه پرسید.
«اون واقعا انجامش داد؟»
با خودش فکر کرد. ضربان قلبش هر لحظه زیادتر از قبل میشد.
«چونکه..»
سهون خودش رو به همسایهش نزدیکتر کرد و بعد ادامه داد.
«نتونستم مقاومت کنم.»
«تو یه جور مریضی جنسی دارییی!»
سوکجین مثل بچهها فریاد کشید و بازوی سهون رو زد.
«نوپ! من مرتب چکاپ میرم و موقع سکس هم از کاندوم استفاده میکنم.»
سهون با نیشخند جواب داد.
<><><><><><>
به محض اینکه سوکجین وارد خونهش شد لپهاش گل انداختن.
«اون منو بوسید..ولی..چرا خوشم اومد؟»
با خودش حرف زد. اصلا درک نمیکرد چرا ته دلش دوست داشت سهون کارای بیشتری انجام میداد.
«آه..خفهشو مغز..من باید برم سرکار و وقتِ فکر کردن به این مسخره بازیها رو ندارم.»
گفت و رفت تا آماده بشه.
افکارش شامل چندین چیز متوالی میشد، اما بزرگترین پارتش مربوط به بوسهی سهون بود.
اون بوسه یه چیزی رو درون قلبش تغییر داده بود. چیزی که شاید خیلی افلاطونی و پاک به حساب نمیومد.
<><><><><><>
وقتی سرکارش رسید، جیمین رو دید که پشت میز نشسته و براش دست تکون میده.
«سوکجین!»
جیمین فریاد زد و لبخند گندهای روی لب نشوند.
وقتی کنارش روی صندلی نشست. جیمین به سمتش چرخید و ابرویی بالا انداخت.
«هی جین..تو این روزا با کسی قرار میذاری؟»
«نه..چطور؟»
مضطربانه جواب داد.
«خیلی خوبه..چون من قصد داشتم یه چیزی ازت بپرسم.»
جیمین با یه لحن مردونه و هات گفت.
«چ-چی؟»
سوکجین با انگشتهاش بازی کرد.
«میگم..دوست داری که با من-»
«سلام کیوتی!»
حرف جیمین توسط پسری که از پشت سوکجین داشت بهش اخم میکرد قطع شد.
سوکجین چرخید تا کسی که این حرف رو زده بود ببینه.
و بله!
اون فرد کسی نبود به جز اوه سهون!
«تو این پسرو میشناسی جینا؟»
جیمین پرسید.
ادامه دارد..
YOU ARE READING
MOAN || SEHUN×JIN
Romance[ناله/𝙈𝙊𝘼𝙉𝙎] 🎗️ «اوه سهون هَوَل و درانک میخواد مخ همسایهی خنگ و کیوتش، کیم سوکجین، رو بزنه...» ➪ 𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐓𝐨 𝐌𝐨𝐉𝐢𝐧𝐎𝐟𝐟𝐢𝐜𝐢𝐚𝐥 ᯽🍕 *خوندن این کتاب 30 دقیقه طول میکشه.. 🎗️ ️کاپل: سهون×جین 🎗️ ژانر: شورتپارت / فلاف / هپی...