این پارت در مورد اینه که جی کی از نظر احساسی قوی تر و مستقل تر میشه. اون مخفیانه و از راه دور عاشق ته بود و درد ناشی از این عشق به نحوی قوی ترش می کرد، همونطور که تمرینا اونو از نظر بدنی قوی تر می کرد.
پ.ن آرتیست : اصلا میخواستم بزارم جونگ کوک بگه "عکسای بیبی من؟ بیا دیکمو بخور"
شخصیتهای فرعی جدید :
1) همسر تهیونگ که از طریق ازدواج بنفش با همن : پارک چه یونگ با نام مستعار رز
2) بهترین دوست ته: پارک جیمین (برادر رز ، بخاطر همینم بود که ته با خواهر دوستش ازدواج کرد، خب در واقع والدینش می خواستن این کارو انجام بده.)
پ.ن:
ازدواج بنفش (lavender marriage) : اصطلاحیه که به ازدواج میان گرایشی ( Mixed-orientation Marriage ) بین زن و مرد که گرایشهای جنسی مختلف دارن داده و با هدف مخفیکردن گرایش جنسی یکی از طرفهای ازدواج یا هردو طرف انجام میشه ( به دلایلی مانند حفظ موقعیت شغلی یا قرار نگرفتن در معرض تحقیر، تبعیض یا مجازات )
همونطور که تو پارتای قبل گفتیم از کلمه beard برای مردی استفاده میشه که همجنسگراست و برای لاپوشانی و مخفی کردن این موضوع با یه زن ازدواج میکنه - همینطور یک اصطلاح عامیانه برای ازدواج بنفشه ، زمانی که افراد همجنس گرا نه به دلیل عشق، بلکه برای پنهان کردن تمایلات جنسی خود با هم ازدواج می کنن. هیچ احساس یا رابطه واقعی وجود نداره. راجب این ، همسر تهیونگ میدونست که اون همجنسگراست و واسه ی خودش مرد داره.
کل این وضعیت باعث شد جی کی احساس گناه کنه، اون میدونست که از ته جدا شده و دیگه قرار نیست باهاش صحبت کنه. فکر می کرد که دلیل غم و ناراحتی تهیونگه و بهتره همه چیزو تمام کنه.😭💔
پ.ن آرتیست: نمی تونم بگم کدومشون قوه تره که اینهمه درد رو تحمل میکنه...حدس میزنم هر دوشون قوین، هر چی باشه من همچنان به این دو پسر افتخار میکنم.
YOU ARE READING
My only one | یکی یدونه ی من
Non-Fictionیک بار قسم خوردم که دوستت داشته باشم، و مهم نیست که قراره چی بشه. حتی مرگ هم ما رو نمیتونه از هم جدا کنه. اگر در این زندگی نتونم با تو ازدواج کنم، در بهشت با تو ازدواج می کنم. تو نه اولین و نه آخرین منی، تو یکی یدونه ی منی. ...