-"حتما دلت براش تنگ شده"
+"آره...آره همينطوره"
گلويش از حقيقت اين حرفش مي سوخت. ميگفتند زمان مرهم دردهاست،اما اين حقيقت نداشت،يا كاملا اين طور نبود.
اولين زخمِ بازِ فقدان بسته و سفيد شده بود،بله،اما جاي زخمي كه باقي گذاشته بود هيچ وقت خوب نمي شد.هميشه آن جا مي ماند،دردناك بود و حساس...مرگ خانم وستاوي