دوباره سرزمین انسان ها
دوباره انجام کار های تکراری اما لذت بخش
آره لذتش توی تکرارش بود
هر بار تکرارش لذت بیشتری داشتدیدن گناه مکرر بنده های هفت آسمان لذت بخش بود
با پخش شدن بوی آشنا و تکراری گناه و دیدن حاله سیاه و تاریک اطراف کلوب
به سمت کلوب یا بهتره بگم خانه جاکشی روبروم راه افتادمبا هر قدم ، قدرت بو بیشتر میشد
و حالا درست در مرکز تاریکی و گناه ایستاده بودمتک خندی زدم
و خوشنود از احساس سیاهی گناه به سمت بار راه افتادم
حس کردن نگاه هوس آلود مرد ها سخت نبودبا ندیدن بارمن
زنگ کناره میز رو به صدا در اوردم
چند بار این کار و تکرار کرد اما
نتیجه نگرفتن ازش با گفتن:
(خب مثل اینکه خبری ازش نیست )
با بی اهمیتی به سمت پشت میز رفتم و دستم رو به سمت جام شرابی بردم که با دیدن منظره روبروم
سوتی کشیدم و با خنده از بارمن و زن حامله زیرش فاصله گرفتم و در همون حال
جام رو بالا بردم با لب خونی ،لب زدم:
_خوش بگذره
..........با پریدن از دره و درد پشت کمر و کتفم
چشمام رو باز کردم و با سرعت زیادی به سمت آسمان
پرواز کردم
امروز وقتش بود
وقت دیدار دوباره من،فرزند شیطان و پادشاه هفت آسمان_بازم من موفق شدم هاریس
.....
سلاممممممم
احوالتون؟
یکم از خودم بگم
مانلی ام
و خب این تجربه اولم که نمیشه گفت
قبلا دو تا رمان نوشتم که نصفه موند تو تلگرام
اما اینبار جدی امممممم
آره دیگه
خلاصه امیدوارم خوشتون بیاد
ووت و کامنت یادتون نرهههه✨
YOU ARE READING
king of hell:Vk
Fanfictionپادشاه جهنم سوگند به سیاهی روح ام که از آتش جهنم خاکستر شد سوگند به جسم گناه الودم سوگند به گیس های بریده شده هوا به جرم هم آغوشی با پدرم من پادشاه جهنمم فرزند شیطان، زاده گناه و هوس ژانر:اسمات،فرقه ای،عاشقانه،خشن،تخیلی،کمی کمدی کاپل:ویکوک،یونم...