لحظه ای بعد درست جایی میان زمین و آسمان قرار داشتم
با کمک بال هام شروع کردم به پرواز کردن و میان آسمان دوم و سوم برای کسب اجازه و ورود توقف کردم
تضاد صدا ها کمی گوش ها مو اذیت می کرد
از سمتی صدای ناله های از درد میومد
و سمتی دیگه صدای رودخانه و آواز پرنده های بهشتی_پسفورد انسانی و آسمانی ؟
صدایی نچندان دل نشین سوال رو بیان کرد و با کمی تعلل و یادآوری پسفورد لب باز کردم:
_یوریل فرشته عشق
و جئون جونگ کوکصدایی در جواب نیومد اما در عوض صدای غرش آسمان که نشان از باز شدن درب بهشت بود بلند شد و این یعنی اجازه ورود
....لوسیفر
با نگاهی جدی
دور و اطراف رو از نظر گذروندم برای پیدا کردن اون فرشته چشم آبی
بعد از آنالیز کردن دور و اطراف، احساس نا امیدی از پیدا کردنش مثل خوره به جونم افتاد و با غرشی رو به گادپیس(جی هوپ)شروع کردم صحبت کردن:
_ازم فاصله بگیر برادر
داری عصبیم می کنی؟خنده شاد و صدا داری کرد و گفت:
_ببخشید سرورم
اما این دست من نیست وگرنه حتما انجامش می دادمو با تک خنده ای دیگه به سمت داریس رفت
درست برعکس وظیفه اش شاد بود و خندان و پر از امید و همین خصلت هاش بود که باعث شد بهترین برادر باشه برام
.....
می دونم خیلی خوب نشده این پارت یکم سرم شلوغه
کامنت و ووت هم یادتون نره ✨
YOU ARE READING
king of hell:Vk
Fanfictionپادشاه جهنم سوگند به سیاهی روح ام که از آتش جهنم خاکستر شد سوگند به جسم گناه الودم سوگند به گیس های بریده شده هوا به جرم هم آغوشی با پدرم من پادشاه جهنمم فرزند شیطان، زاده گناه و هوس ژانر:اسمات،فرقه ای،عاشقانه،خشن،تخیلی،کمی کمدی کاپل:ویکوک،یونم...