hearts breath «yoonmin»

part 14

جیمینا این منم دوباره
با اینکه می‌دونم نامه هامو نگه نمی‌داری و فک کنم حی برات آزاردهنده هم هستن اما هنوز به نوشتن برای تو ادامه میدم

وقتایی که برای تو می‌نویسم قلبم آروم میشه انگار که بلاخره شنیده میشم

با صدای خاموشم برات می‌نویسم و از دردایی میگم که راز های منن‌

به صدام گوش بده ..چون صدای من فقط برای گفتن اسم توعه ...

شاید یه روزی شجاعت اینو پیدا کنم که بهت بگم و استو صدا کنم

اسمی که برای توعه ولی قلب منو میسازه

دوست دارم که عاشقت نباشم ..می‌دونم بهم آسیب میزنه ولی انگار من برای این متولد شدم که دوست داشته باشم

به دنیا اومدم که از دور دوست داشته باشم

توی خیالم دستاتو میگیرم

سعی میکنم تو رو به آغوش بکشم ولی تو ناپدید میشی جیمینا ..داخل آغوش من دود میشی

و من میترسم ..میترسم روزی که شجاع شدم و بهت گفتم تو پودر بشی و ناپدید بشی

میترسم بهم بگن تو قانون رو شکستی و بهش نزدیک شدی پس جیمینت آسیب میبینه

از روزی که علت بارونی شدن چشمات و لرزش لب هات از روی ناراحتی باشم میترسم

درست مثل پروانه ای که بال میزنه و می‌ره میترسم تو هم بری

باید شجاعت به خرج بدم و بهت بگم
درخواست زیادیه اما برام صبر کن

برای روزی که دستاتو بگیرم و ببوسمت
برای روزی که بدون هیچ نگرانی ای به چشمای زیبات خیره بمونم و بدونم دارمت
برای شبایی که با هم بیدار بمونیم برای قرار هایی که بزاریم

صبر کن

من می‌خوام بهت عشقم رو و تمام وجودم رو بدم و برای این نیاز به زمان دارم

با اینکه می‌دونم من متولد شدم که از دور عاشقت باشم

ولی می‌خوام نزدیکت بشم

لطفا پرواز نکن پروانه من
M.y