جیمین همونطور که یک دستش پشت کمرش بود و دست دیگش روی شکمش به طرف تخت خواب رفت چند شبی بود که بخاطره گرم بودن هوا پیرهن حریر و نازکِ سفید رنگی به تن میکرد موهای بلوندش تا سر شونه هاش میرسید و همه اینا باعث میشد دقیقا شبیه فرشته ها بشه با نور کمی که از پنجره به داخل اتاق میتابید تاریکی مطلق معنا نداشت
دو قلوها با دیدن جیمین برای بار هزارم از الهه ماه برای دادن جیمین بهشون تشکر کردن کوک از جاش بلند شد و به طرف جیمین رفت دستش رو گرفت و کمکش کرد تا روی تخت بشینه
گوک که هرلحظه تپش های قلبش از تصور اینکه قرار چند دقیقه دیگه با امگاش یکی بشه بالا رفته بود رایحه تحریک کنندش رو ازاد کرد .
جیمین اروم روی تخت نشست و خودش رو بالا کشید و با کمک هردو الفا به تاج تخت تکیه داد با استشمام رایحه غلیظ دو الفا که کم کم دلشت باعث تحریکش میشد چینی به ابروهاش داد
+چتونه؟چرا اینقدر رایحتونو ازاد کردین؟
گوک دستش رو روی گونه جیمین گذاشت و گفت
-اگه تو مشکلی نداری میخوایم امشب مارکت کنیم بیبی،چون همین الانشم خیلی دیر شده و میشه گفت هرچی بدبختی الان داریم بخاطره همینه که زودتر مارکت نکردیم
کوک بدون اینکه فرصتی برای جواب به جیمین بده دستش رو روی شکمش گذاشت و نوازشش کرد
_نگران نباش دکتر گفت اتفاقی برای بچه ها نمیوفته فقط باید با احتیاط انجامش بدیم و اینکه اگه مارک داشته باشی زایمان هم برات راحت تر میشه
جیمین نفسِ عمیقی کشید و سعی کرد ترس رو پس بزنه به نظر خودشم دیگه وقتش بود تمام و کمال مال هم بشن پس با صدای ارومی گفت
+باشه فقط دوتایی انجامش ندین یکی یکی باشه؟لطفا خودتونو کنترل کنین مخصوصا تو گوک
گوک چشمی چرخوند و باشه ای گفت
کوک از روی تخت بلند شد و گفت
_من میرم لوب بیارم شما شروع کنین تا بیام
گوک بدون اینکه وقت تلف کنه به طرف جیمین هجوم برد و لباشو توی دهن کشید نرم و با ملاحظه لبای هم رو میبوسیدن و رفته رفته صدای بوسشون توی اتاق پیچید با حس کمبود اکسیژن جیمین چنگی به شونه گوک زد و الفا عقب کشید،دستش رو روی گونه امگا کشید و خیره به چشم هاش گفت
-خیلی زیبایی جیمین،مثل فرشته ها میمونی رز سفیدم خیلی دوست دارم خیلی،قلبم فقط مطلق به توعه زندگیه من
دستش رو پایین برد و روی شکم امگا گذاشت
-میتونی به پهلو بخوابی؟یا جوره ای دیگه ای راحت تری؟
جیمین کمی توی جاش جابه جا شد و جواب داد
+کمکم کن به پهلو بخوابم اینطور راحت تر میشه انجامش داد خطرشم کمتره
YOU ARE READING
White Rose2
Fanfictionفصل دوم جیمین امگایی که سوگولی خاندان پارکِ تویه روز اول دانشگاه جفتاش رو میبینه ولی عاقبت جیمین چی میشه اگه جفت‌هاش از خانواده جئونی باشن که سالها خاندان پارک باهاشون درحال جنگ و رقابته؟ ژانر:امگاورس،امپرگ،رمنس،درام کاپل:کوکمینگوک_نامجین_تهگیسوک
