مقدمه:
حرکت سیال روزها به هر جا بکشاندت، خیره به انتظار واگشایی خونابه های جدید از زخم و درد و کینه های پنهان میمانی... در بستری میان عدالت، تقدیر تلخ عشق و خدایان دروغین دست و پا میزنی تا بیابی ریشه ی این همه بی سانجامی و از هم گسیختگی کجاست؟
جایی که به نظر میرسد به شکلِ احمقانه و تلخی؛ همزمان همه حق دارند، چه کینه ایست که جولان میدهد و شراره های شر آن آشنا و بیگانه را میسوزاند، و چه آدمهایی به بنبست رسیده ای که عمری به سرکوب خود نشسته اند تا آرامشی گم شده را بیابند.در این داستان، چون راوی ای خیره سر، قلم را به سان تیشه ای بر لایه های خاک گرفته ی حقایق میزنیم و روح عاصی را میخراشیم تا به اعماق برسیم.
جایی که روح و نور دمیده شده ی خداوند بر آنان، زیر خروارها تاریکی و کینه و نامهربانی و قضاوت؛ پنهان ماند.
البته؛ اگر خدایی حقیقی وجود داشته باشد.
خوش اومدید:
هیچ اغراقی در کار نیست...
روال معمول اینه که اینجا بیایم و راجعبه خصوصیات بگیم و خلاصه ای بنویسیم؛ ولی من هر چی سعی میکنم، میبینم خودش رو نوشتم. خودش، همون خودشه! حیفه که توی دو سه تا بند خلاصهاش کنیم.
*چند نکتهی مهم که باید قبل از شروع این فیکشن، بدونید:
- هشدار! این نوشته شامل رویدادها و تصاویر واضحی از موارد زیر است، پس لطفاً طبق صلاحدید و روحیات خود آن را بخوانید:
خشونت و جنگ
سوء استفادهی جنسی
توهین به گرایشات و جنسیتها
نژادپرستی
کودکآزاری و همسرآزاری
آسیبات روحی
-«کافر» به نثر ادبی نوشته شده و دارای زیرنویس هایی است که به فهم بهتر داستان کمک میکند.
-در تقاطع خرده داستان ها و در تار پود گذشته و حال، ما به سمت جلو حرکت میکنیم؛ پس هر جمله و هر سطر بخشی بزرگ و کلیدی را به خودش اختصاص داده. به دقت و آرام بخوانید؛ هرگونه کوتاهی از طرف شما، ممکن است موجب ابهام شود.
-چند پارت ابتدا به احتمال برای شما فضای جدیدی ایجاد کند؛ پس اگر قصد خواندن این نوشته را دارید، کمی صبر کنید تا داستان به خوبی شما را مجذوب کند.
-تمامی ادیان، رسوم و سنتها و زبانها در عین کامل و پویا بودن؛ هیچ ارتباطی با واقعیت ندارند.
-در این فیکشن؛ قصد توهین به هیچ نژاد، دین و جنسیتی نیست.
-آهنگهای هر پارت، در ابتدای همان پارت و به رنگ خاکستری نوشته شده.
درآخر؛ امیدوارم از خوندن این اثر لذت ببرید. برای هر سطر روزها و هفته ها تلاشی با تمام وجود شده، پس لطفاً شما هم با تمام وجود از نویسنده حمایت کنید.
YOU ARE READING
𝑰𝑵𝑭𝑰𝑫𝑬𝑳-𝓸𝓽7
Fanfiction▌│█║▌║▌║ نوشتـہ بوב: کسے را چناט בوست בارے کـہ برایش بجنگی؟ نوشتم: من برایش جنگها ساختهام ║▌║▌║█│ این یه کتاب و نوشتهی عادی نیست؛ اینجا سرزمین فراموش شده هاست، سرزمین شیاطین و خدایان و پادشاهان بیرحم. سرما و تاریکی دوباره داره برمیگرده و سایه...