Part 3

6K 801 100
                                    

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


درحالی‌که نگاهش به صفحهٔ لپتاپ بود، اسنک دیگه‌ای از توی پاکت برداشت و گوشهٔ دهانش گذاشت.
ثانیه‌ای بعد با شنیدن صدای زنگ در خونه‌اش، ابروهاش رو بالا انداخت.
اسنک رو قورت داد و بعد از متوقف‌کردن فیلمی که مشغول دیدنش بود، بلند شد و به‌طرف در حرکت کرد.
با اخم ظریفی از چشمی بیرون رو نگاه کرد و با دیدن پیک، ابروهاش رو بالا انداخت.
بعد از چند لحظه مکث، در رو باز کرد و نگاه منتظرش رو به پسر جوان روبه‌روش داد. پسرک «سلام» آرومی گفت و پاکت غذایی رو روبه‌روی جونگ‌کوک گرفت. جونگ‌کوک ابروهاش رو با گیجی بالا انداخت و گفت:
_من چیزی سفارش ندادم.
پسر جوان با تردید دستش رو کمی پایین آورد و پرسید:
_جئون جونگ‌کوک هستید؟
جونگکوک سرش رو با اخمی ظریف به نشونهٔ مثبت تکون داد و پسرک این بار پاکت رو با اطمینان بالا آورد.
_به من آدرس اینجا رو دادن آقا.
_پرداخت شده؟ کی سفارش داده؟
پسر جوان نیم‌نگاهی به موبایلش انداخت. در جواب به سؤال اول جونگ‌کوک تنها سرش رو به نشونهٔ مثبت تکون داد و در جواب به سؤال دومش، گفت:
_کیم تهیونگ.

Puppy (Kookv)Where stories live. Discover now