𝐎𝐍𝐄 𝐒𝐇𝐎𝐓 | وان شــات

≼𝐓𝐡𝐞 𝐬𝐞𝐝𝐮𝐜𝐞𝐫≽

≼اغــواگر≽
P1

سرگرم کردن مردم و کشیده شدن بدن برهنـه اش روی میله سردی که وسط سالن قرار داشت، بخـشی از شغلش بود.

پرنس، فرشـته، نابغه اسـتیج و گاهی اغـواگر خطاب میشد و جیمین باور داشت که این واقعا برازندش بود.

بدنِ زیبـای اون، تماشاچـی ها رو وارد خلسه ای عمیق می کرد و جیمین از جوری که اون ها برای لمسـش مشتاق بودن لذت می برد.

نور پروژکـتور، مسیرش رو روشن کرده بود اما صادقانه جیمین برای درخشیدن به هیچکدوم از اون ها نیاز نداشت. موهای بلوند و پوست سفیدش به تنهایی اون رو در بین جمعیت هایـلایت می کردن و این فاکـینگ ستودنی بود!

گره انگشت هاش رو به دور میله طویل وسط سـالن تنگ تر کرد و برای آخرین بار با بالا کشیدن بدنـش، چرخی زد.
به کـمرش قوسی داد و درحالی که کمی از پیراهن کوتاهـش رو بالا میداد، خط های شکمش رو در معرض دید گـرسنه حضار گذاشت.

نقابی از جنس مروارید به چشم داشت که با رنـگ لنز آبی و دستکش فانتـزیش ست شده بود.

موهای بلـوندش رو از پشت بسته بود اما در هر حال چندین تار طلـایی از اون ها چشم هاش رو پوشونده و کمی از دیدش را کم می کردن.

نـوت های پایانی موسیقی نواخته میشدن و جیمین با ظـرافت و با هر حرکت نرم انگشت های پیانیسـت که روی پیانوی قدیمیِ بار فرود می اومدن، بدنش به سمتی کشیده و انعطـافش رو بیشتر از پیش به رخ مشتری های کلـاب می کشید.

با خـاموش شدن نوری که تا اون لحظه صحنه رو روشن کرده بود و پنهـان شدن چشم های خیره حضار، از صحـنه پایین اومد.
قوسی به گردنش داد و مانند همیشـه برای دیدن اطلاعات مشتریِ شبش به سمت اتاقـک کنار سالن قدم تند کرد.

-مثل همیشه ترکوندی جـیم؛ امشب سر خواسـتنت کورس گذاشته بودن!

پسری که کراوات و پیراهن اتو کشیدش، هیچ شباهتی به تـم کلاب نداشت، گفت و فنجون قهوه رو به سمت جیمـین هل داد.

-اجازه دارم انتخاب کنم؟
-این بار نـه!

می خواست جرئـه ای از قهوه اش رو بنوشه و لب به اعتراض باز کنه اما برگه ای که توسط پسرِ رسـمی پوش مقابل صورتش گرفته شد، مهر سکوت رو به لـب هاش زد.

-از پسش بر میای مگه نه؟!

دهانش نیمه باز مونده و ابروهاش از شدت تعجـب بالا پریده بودن. جیمین چندین بار در مراسـم های خاص و در حضـور مقام های بزرگ کشور اجرا کرده و اون ها رو سرگرم کرده بود اما چیزی که تهیونگ در مقابـلش قرار داده بود، براش تازگی داشت!