≼اغـواگــر≽
P3برای بوسیدن لب های پسـر خم شد اما باز هم با تشر جیمین، در چند سانتی لب های خوش حالتـش ساکن موند.
-هزینه گرفتن باکرگی لب هام باید جـدا پرداخت بشه!البته که باید اینطور باشه و صـادقانه، جونگکوک قرار نبود از پرداخت انعام این لب ها دریـغ کنه!
-تو تحریک شدی اما هنـوزم بابت به فاک دادنت ازم پول طلب می کنی؟ جالبه!
-هر چقدرم که همخوابی و بوسـیده شدن توسط تو لذت بخش باشه، فراموش نمـی کنم که برای چی اینجام!
جیمین روی تخت دومین مرد ثروتمـندِ کره خوابیده و پاهاش رو تماما باز کرده بود و این دلیلی به جز دستـمزد هوس انگیزی که بعد از خروج از این اتاق می گرفت، نداشت.
این بار با نزدیک شدن صورت مرد و نشستن لب های باریک اون بر روی لب های میکاپ شـده خودش، دست و پا نزد و فقط ماننـد یک نوجوان بی تجربه، بی حرکـت موند.
جیمین، بوسیدن و فرو بردن زبانش در دهان دیگری رو بلد نبود پس خودش رو در اختیارِ جئـون قرارداد تا فقط بوسیده بشه و محض رضای مسیح! چرا تا الان خودش رو از لـذت بوسیده شدن دریغ کرده بود؟!
-اوممم
با کشیده شدن زبان مرد روی لب هاش، نفسـش رو (عاح) مانند بیرون فرستاد و پاهاش رو به دور کمر اون حلقـه کرد.
-خدای من؛ تو حتی از منم مشـتاق تری!
جئون به فشرده شدن دیکش به پایین تنه جیمـین اشاره کرد و پسر حالا متوجه بزرگی عضـو اون و لمس شدن سوراخش شده بود.
-لعنـت!
برای جدا کردن خودش از مرد، کمی بدنـش رو بالا کشید اما با ضربه ای که به پایین تنه اش وارد شد، دوباره به سمـت پایین سر خورد.
-چیـ...چیـکار می کنی؟
جونگکوک به جای پاسخ دادن، به سمت بالای تخت و کشـوی قفل شده کنار اون رفت و بعد از بـیرون کشیدن یک دسته اسکناس صـد دلاری، اون رو روی سینه نیمه برهنه جیمین انداخت.
-من وقتی برای آماده کردنت ندارم. سعی کن با بوی اینا خودت رو آروم کنی یا شایدم بعدا بتـونی ازشون برای پرداخت هزینه بخیه زدن سوراخت استفـاده کنی!
جیمین فرصتی برای جمع کردن افکارش نداشـت چرا که ثانیه ای از پایان جمله مرد نگذشته بود و جیمـین جسم سخت و بزرگی رو درون خودش حس می کرد.
ESTÁS LEYENDO
𝐎𝐍𝐄 𝐒𝐇𝐎𝐓 | وان شــات
Fanfic«وان شــات از کاپـل های بـی تـی اس» 𝐓𝐡𝐞 𝐬𝐞𝐝𝐮𝐜𝐞𝐫 : KOOKMIN جـیمین پسری که رقصـیدن و اجرا روی صحنه رو تنها راه برای گذروندن زندگیش میبینه؛ حالا باید برای حـفظ جایگـاهش و پرداخت هزینه های خواهر بیمارش به مدت یک ماه شب های آخرین عضو از خانواده...