• Job Interview - XiuChan

37 6 5
                                    

- ممکنه تشریف بیارین جناب کیم؟ برای مصاحبه کاری اومدن

دختر با صدای اروم ولی محکمی گفت و شیومین دست از بازی کردن با حلقه دور انگشتش برداشت . موضوع جلسه امروز واقعا رو اعصابش می رفت و شیو حاضر بود بابت این خبر ناگهانی و بیرون کشیده شدنش از جلسه روی گل هیونین رو ببوسه

با عذرخواهی کوتاهی از روی صندلی بلند شد و بعد از خارج از اتاق و بستن درب نفسش رو از بینیش بیرون فرستاد . به عنوان مدیر منابع انسانی شرکت نمی تونست خیلی توی بخش مالی دخالت کنه ولی حتی اقای چینگ مدیر مالی شرکت هم درباره افزایش حقوق کارمندا و به خصوص کارکنای بخش تولید باهاش موافق بودن . همه می دونستن شرکت چه شرایط وحشتناکی رو رد کرده و اگه تلاش شبانه روزی همین کارمندا نبود احتمالا تا یک ماه قبل اعلام ورشکستگی حتمی بود

با این حال هیئت مدیره هنوز در این باره بحث داشتن و شیومین از دیدن اون مردای خرفت پیر و حرص زیادی که بابت منابع شرکت نشون میدادن اعصابش به هم میریخت . چرا نمی تونستن حتی یکم بیشتر به مفهوم ادمی شبیه باشن؟

- پارک چانیول ، ۲۱ ساله . برای بخش منابع انسانی درخواست داده . رزومه ش رو روی میزتون گذاشتم و تا الان باید فرمی که بهش دادم رو‌ پر کرده باشه

هیونین توضیح داد و شیومین همونطور که به اتاق کنفرانس نزدیک میشد برای دختری که با فاصله دو قدمی پشت سرش حرکت میکرد سری تکون داد . هیونین منظم و دقیق بود و این به قلب مرد ۳۰ ساله ارامش میداد .

با رسیدن به درب اتاق کنفرانس به دختر اجازه رفتن داد و بعد از صاف کردن گلوش ، بدون در زدن وارد اتاق شد .

پسر نشسته روی صندلی با لبخند ایستاد و تعظیم کوتاهی کرد . لبخند روی لبهاش زیادی واقعی به نظر می رسید و مین ناخوداگاه لبخند کمرنگی از هاله مثبت اطراف پسر زد

- روزتون بخیر

چانیول گفت و مینسوک قبل از نشستن روی صندلی "همچنین" ارومی زمزمه کرد

با وجود نشستنش پسر هنوز ایستاده بود پس با اشاره دست بهش اجازه نشستن داد . نیم نگاهی به برگه رو به روش انداخت و کمی لبهاش رو جمع کرد

میدونست مکث مصاحبه گر به طرف مقابل استرس میده و سکوتش حتی بدتر عمل میکنه . با دیدن اطلاعاتی که دنبالشون میگشت ابرویی بالا انداخت و از گوشه چشم شاهد فشرده شدن لبهای پسر روی هم شد

- پارک چانیول ... متولد ۱۲ ژوئن ۲۰۰۲ ؟

چانیول سریع سرش رو تکون داد و با ادامه پیدا کردن نگاه ساکت مرد لبخند معذبی زد : ب‍..بله !

شیومین سری تکون داد و برگه جلوش رو ورق زد . همونطور که هیونین گفته بود ، پسر فرم استخدامی رو‌ تکمیل و زیر رزومه ش گذاشته بود

X Senario X Where stories live. Discover now