از در که بیرون زد، باد سرد به صورتش خورد و باعث شد کمی عقلش سرجاش بیاد.
شماره‌ی مینسوک رو گرفت.
هرچقدر بوق خورد جواب نداد، پس دوباره زنگ زد که بعد از چند بوق صدای گرفته و غرق خوابش توی گوشی پیچید.
- کیم مینسوک هستم بفرمایید.
+ هیونگ خواب بودی؟
- نه، مگه نمی‌دونستی این وقت شب موقع تخم‌گذاشتنه، نه خوابیدن؟
با خنده‌ی آرومی زمزمه کرد:
+ ببخشید بیدارت کردم. می‌شه فردا به بابا بگی کیم کای سرکار نمیاد؟
صدای پسرِ پشت خط، نگران شد.
- هون؟ چیکارش کردی؟ حالش خوبه؟
+ اوه کام داون. کاریش نکردم.
- باهاش... خوابیدی؟
مردد پرسید و منتظر موند.
+ نه ولی داشت پا می‌داد. هیونگ باورت نمی‌شه چجوری داشت منو می‌بوسید! که همه این‌کاره نیستن ها؟
مرد پشت خط سکوت کرد.
+ هیونگ گوشِت بامنه؟
- اره اره. باشه بهش می‌گم. فقط ... چرا نمیاد؟
+ این هفته رو نمی‌تونه. می‌خوام پیش خودم باشه.
- باشه. می‌گم بهش.
+ ممنونم. شبت بخیر.
- شب تو هم بخیر سهونا.
در که بسته شد، با درد خودش رو از روی زمین جمع کرد و تنش رو کشون‌کشون به حموم رسوند.
دستش رو دور عضو دردمندش حلقه کرد و با بالا و پایین کردن دستش سعی کرد خودش رو خالی کنه.
اونقدرا این‌کار رو انجام نمی‌داد پس نتونست اون‌جوری که باید، دردش رو کم کنه.
آب گرم رو باز کرد و زیر دوش رفت. با دست‌هاش موهاش رو بالا داد. قطرات آب روی تن عضلانیش سُر می‌خوردن و جونگین به این فکر می‌کرد که " چرا ؟ "
می‌خواست اون رو تحت‌تاثیر قرار بده و قلبش رو بلرزونه ولی لعنت بهش... چرا این‌طوری شد؟ چرا بدنش واکنش نشون داد؟
چشم‌هاش رو روی هم فشرد و فشار آب رو بیش‌تر کرد.
اشکالی نداشت. اون که نمی‌تونست جلوی مکانیسم‌های جنسی طبیعی بدنش رو بگیره.
سعی می‌کرد با اینا خودش رو گول بزنه اما عذاب‌وجدان داشت خفه‌ش می‌کرد.
واسه‌ی چی وارد این بازی شده بود؟ واسه لذت بردن؟ نه!
هدف جونگین از این رابطه اونی نبود که الان داشت اتفاق می‌افتاد.
محض رضای خدا... هدف جونگین این نبود که به سرش بزنه و از طعم لب‌های اون مرد خوشش بیاد.
عصبی، سرش رو تکون داد و بعد از چنگ زدن تن‌پوش سهون، اون رو پوشید و بیرون رفت.
بی این‌که موهاش رو خشک کنه، تیشرت و شلوار راحتی‌ای پوشید و توی تخت خزید. چشم‌هاش تازه داشت گرم می‌شد که در باز شد و سایه‌ی قامت سهون توی اتاق افتاد.
YOU ARE READING
𝖳𝗁𝖾 𝖵𝗂𝗋𝗀𝗂𝗇 𝖡𝗂𝗍𝖼𝗁
Fanfiction[ عوضیِ باکره ] - همیشه انقدر اعتماد به‌نفست بالاست؟ + تو هم همیشه انقدر پررو و بی‌پروایی؟ - بستگی داره. ببینم، تو اصلا می‌دونی من کی‌ام؟ + اره، سوراخ‌یاب محله. - 𝖥𝗂𝖼 : 𝖳𝗁𝖾 𝖵𝗂𝗋𝗀𝗂𝗇 𝖡𝗂𝗍𝖼𝗁 - 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 ; 𝖣𝗋𝖺𝗆, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆�...
