تقریبا روانی میشم:من...نیم ساعته تموم انگشتت نکردم که الان اینو بگی!
سعی میکنه قانعم کنه:اناتومیه انگشت فرق داره!
کم کم رگ گردنم از شدت اعصبانیت متورم میشه:الان باید برای تو یکی با دیکه نازک تر پیدا کنم؟
_ منظورم این نبود...فقط یه چیزی که باز نگهم داره
جیغ میکشم:اگر اجازه بدی منم میتونم بازززز نگهت دارم!
بغض میکنه:من چیزی نگفتم...چرا اینقدر اعصبانی شدی!
به موهام چنگ میندازم که سرش رو تکون میده و فس فس کنان ادامه میده:خب هر جور دوست داری انجامش بده...میخوام زیر تو خیس شم...
کمی بهمنزدیک تر میشه و دستش رو میندازه دور گردنم اما نگاهم نمیکنه:من...حتی وقتی بهت فکرم میکنم هورنی میشم...میخوام... میخوام زیرت داد بزنم و تندترش کنی...میخوام زیرت عرق کنم...جوری جرم بده که نتونم راه برم...یه جوری که نفسم بالا نیاد...
سعی میکنم کلماتش رو هضم کنم.سرم گیج میره و نفس هام تند شده.
اهسته به پشت میچرخونمش:من برای گاییدنه تو به اجازت نیاز ندارم.فقط نمیخواستم اذیت بشی!
سرش رو پایین میندازه و سرخ شده:پس هر چقدرم که جیغ کشیدم ولم نکن.
لب هاشو به دندون میگیرم و امون نمیدم.به ایینه ی قدی نصب شده روی ستون میچسبونمش.
شدت برخورد به اندازه ایه که ایینه ترک میخوره اما اهمیتی نمیدمو سرش رو به جلو خم میکنم تا کمرش قوس بگیره.دست هاش رو دو طرف ایینه میزاره و میناله:اخ...
چند بار با التم،حالت شلاقی روی مقعدش ضربه وارد میکنم اما میترسه که خودش رو جلو بکشه پس بی حرکت میمونه تا واردش بشم.
به محض دخول جیغ میکشه اما حرکاتم رو متوقف نمیکنم و پشت سر هم با ریتم منظمی تلمبه میزنم.
بازدم بخار دهنش روی شیشه بعد از هر بار عاه کشیدن به جا میمونه و میتونم دیکش رو ببینم که چطور دایره وار در حال چرخیدنه.
تصویر به گا رفتنش توسط من اون هم داخل ایینه ی سلولم میتونه یک اثر هنری واقعی رو به نمایش بزاره.
گریه میکنه و دستش رو عقب میاره تا کمی از شدت ضربه ها کم بشه اما عمیق تر و محکم تر داخلش حرکت میکنم و زانوهاش شل میشه. دستش رو کنار میزنم و پشت سرش نگه میدارم.
کنار گوشش زمزمه میکنم:مگه همین الان ازم قول نگرفتی که پارت کنم؟
در جواب فقط اه و ناله میکنه و باعث میشه ۱۰۰ برابر حالت عادی هورنی تر بشم: عاهیییی.عاا....عاههه.....اروم....ایوان...ارون...لطفا...فاک...عاه عاه عاه عاه.....درش بیاردررررر...اخ...
به موهای سرش از پشت چنگ میزنم و به طرف خودم میکشمش:هیشششش عزیزم...هیش...
جلوی دهنش رو نگه میدارم و هم چنان ادامه میدم. شاید بهتر باشه از دهنش استفاده های مفید تری کنه پس انگشت هامو داخل دهنش میبرم و متوجه منظورم میشه.لیسشون میزنه و من هر لحظه وحشی تر میشم.
YOU ARE READING
10 × 0 🔞🔞
Short Story🔬اگر چند نسخه ازت شبیه سازی بشه، کدوم یکی از شما واقعیه؟! رمان BL با ژانر علمی تخیلی ، رابطه ی پیچیده ۳ دوست از کودکی را نشان میدهد که تحت نظر محققی دیوانه از راز و رمز های تاریک ازمایشگاه کلون سازی وی پرده بر میدارند... 🧬Nile Winchester 🧬Evan Os...