«بیا. برات همبرگر خریدم. عکاسیِ امروز طول کشید، باید خسته باشی پی.»
«در واقع جونم در اومده!... سُس چی داری؟ آه خیلی گشنمه، میتونم همهشو یه جا بخورم.»
«آرومتر گاز بزن... الآن خفه میشی-»
«وای! چقدر خوشمزهست! دخترجون، تو بهترین مدیربرنامهی روی زمینی.»
«هر وقت دستمزدمو بردی بالا، صداقتتو باور میکنم آقای پیپی کریتِ عزیز...»
«البته که این کارو میکنم. تو همه جوره درخشانی کیو، البته به جز اون بخشت که چشم دیدن مکسو نداره.»
«ای بابا، باز اسم این موجود اومد.»
«هِی! چشماتو نچرخون دخترجون، ناسلامتی دوستپسرِ رئیسته ها...»
«بره گُم شه.»
«ادب سرت نمیشه، نه؟»
«اسمشم باعث میشه مورمور بشم پی.»
«واقعا نمیفهمم چرا ازش دل خوشی نداری.»
«وایب بدی میده.»
«چه وایبی؟!»
«فقط منو یادِ یکی از اکسام میندازه، میدونی؟»
«اکست چطوری بود؟»
«پرسیدن داره؟ عوضی!»
«اما مکس عوضی نیست.»
«پی... من نمیدونم مکس با تو چطوری رفتار میکنه اما یه دوستپسرِ درستحسابی هم شب توی تختت میخوابه، هم برات گل میخره. جز این باشه، اشتباهه.»
«کجاش غلطه؟»
«این جاش که جسمت راضیه، اما روحت چی؟ روح من راضی نبود؛ پس با اون یارو به هم زدم...»
«...»
«رفتی توی فکر؟»
«چیزی نیست. بگیر اینو.»
«چی شد؟ همبرگرتو تموم نکردی که!»
«اشتها ندارم.»
«کجا میری؟»
«برمیگردم سر صحنه. بذار زودتر تمومش کنیم. فقط...»
«فقط چی؟»
«مکس اونجوری نیست. حواسش جمعه. نمیدونم منظورت از اون مزخرف تخت و گل چی بود کیو، اما مکس شبیه اکست نیست. اون با من خوبه و عاشقمه. مطمئنم!»
«پی... امیدوارم که این طور باشه. واقعا میگم. عزیزم...»
«دیگه با اکست مقایسهش نکن، خب؟»
«پی... ببین. من نمیخواستم ناراحتت کنم.»
«من خوبم.»
«ببینمت...»
«خوبم، دستمو ول کن باید برگردم.»
«عزیزم...»
«کامآن! من دیگه دوستِ بچگیات نیستم کیو. خیال کردی هنوزم زارت میزنم زیر گریه؟ ولم کن زن!»
«باشه...»
«نخند! اوق! از خندهت متنفرم... شبیه میمون میشی... میگم نخند!»
«خودتم داری میخندی...»
«چیکار کنم خب؟ یه میمون جلوی چشممه.»
«یه میمونم جلوی چشم منه!»
- صدای نوتیف موبایل -
«کیو؟ گوشیِ تو بود لرزید؟»
«همم، آره. بذار ببینم... لینک یه مقالهست.»
«این همبرگره رو بپیچ لای کاغذ. بعدا میخورم. نبینم خورده باشیش کیو!»
«پی...»
«شت! رنگت چرا پریده؟!»
«این مقالههه در موردِ توئه.»
«من؟!»
«پی، فکر کنم توی دردسرِ بدی افتادیم.»
ESTÁS LEYENDO
Elevator (BKPP)
No Ficciónمکالمههایی که هر صبح بین دو تا همسایه توی آسانسور رد و بدل میشه.