در اتاق خوابگاه ناآشنا رو زد و منتظر موند. اولینباری بود که اونجا رو میدید و میترسید که به اتاق اشتباهی سر زده باشه. هرچند این احساسش وقتی که در باز شد و پسر مو آبی رو پشت در دید، از بین رفت."هیونگ."
با لبخندی که زد، پسر رو صدا کرد و فلیکس اون رو به داخل دعوت کرد. هنوز یک روز از اون کمپ گذشته بود، اما جونگین همین حالاش هم دلش برای فلیکس تنگ شده بود و خوشحال بود که پسر مو آبی اون رو به خوابگاهش دعوت کرده؛ هرچند ایدهای نداشت که فلیکس باهاش چیکار داره. چی میشد اگر هماتاقی یا همبندی بودن؟ شاید همهچیز اونطوری سادهتر بود و نیاز به بهونهای برای برای دیدار نداشتن.
"هی، خوش اومدی."
پسر با مهربونی گفت و وسایل روی مبل کوچیک رو جمع کرد. صورتش بدون میکاپ بود. انگار تازه از خواب بیدار و سر و صورتش رو مرتب کرده بود.
"خوبی؟"
همزمان با جمع کردنِ با خجالت لباسهاش از روی مبل، پرسید و جونگین خندهای به عجلهاش کرد. پسر مو آبی کمی هول کرده بود و انتظارش رو نداشت وقتی از جونگین خواست تا بیاد، پسر به این سرعت خودش رو برسونه؛ پس همهجا بهم ریخته بود.
"ممنونم."
بعد از اینکه فلیکس لباسهاش رو گوشهٔ کمد جا داد و بیرون اومد تا نوشیدنیای برای پسر درست کنه، جونگین متوقفش کرد.
"چیزی نمیخورم. آم... باهام کاری داشتی؟"
پسر با کنجکاوی پرسید و فلیکس روبهروش نشست. هودی سفید رنگ که به رنگ پوستش نشسته بود و انگار لوگوی آلبوم خودش روش قرار داشت رو به تن داشت. شلوارکش کمی کوتاهتر بود و برای همین به زیر هودیش راه پیدا کرده بود. جورابهای سفید بلندش پاهای ظریفش رو خوشتراشتر از چیزی که بود، نشون میدادن و جونگین دید که روی رون پسر تتوی ظریفی از نوشتهای بود. خدای من... جونگین نباید اونقدر رویاپرداز میبود که با دیدنشون دلش بخواد پاهای پسر رو لمس کنه! باید به خودش میاومد.
"آره."
وقتی جواب فلیکس رو گرفت، بالاخره حواسش رو جمع کرد و بزاق دهانش رو قورت داد. نگاهش رو به چشمهای فلیکس داد.
"درواقع، یک هدیه برات گرفتم و میخواستم بهت بدمش."
گفت و با خجالت نگاهش رو دزدید. بستهای که کنارش بود رو به سمت پسر گرفت و جونگین سعی داشت هضم کنه که چرا فلیکس چنین کاری کرده.
"چی؟"
"این مرچ آلبوم جدیدمه؛ به عنوان یک هدیهست."
جونگین با تعجب نگاهش رو بهش داد. محتویات داخل جعبه شامل آلبومش بود، یکی از مرچهاش که یک هودی مشکی رنگ هماهنگ با طرح هودی خودش بود و یک فتوکارت کیوت که فلیکس پشتش رو با متن کوچیکی "دوستت دارم، ممنونم که حمایتم میکنی" تزئین کرده بود.
YOU ARE READING
My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin, Chanbin
Fanfiction(Completed) یانگ جونگین، عضو گروه استارکیدز روی لی فلیکس که یک آیدل سولوئه یک کراش ریز داره و اون رو به عنوان آیدلش تحسین میکنه. چی میشه اگر مجبور باشه سونبهاش رو چندینبار دیگه تصادفی ببینه و کراشش به پسر بزرگتر جدیتر بشه؟ Genre: Comedy, Fluff...