"به این مناسبت باید تا پنج روز آینده رو فقط جشن بگیریم چون بعدش خواب و خوراک نداریم!"چان با خنده گفت؛ در حالی که کمی از لیمونادش رو مینوشید و همراه چهارتا از بهترین دوستهاش به کمپانی برمیگشت. دو روز از وقتی که کارهاشون رو تموم کردن میگذشت و این استراحت براشون مثل یه نفس تازه بود، که واقعاً بهش نیاز داشتن.
"همهاش دعوتِ تو هیونگ."
پسر مو نارنجی به شوخی گفت و خندید. هیونگهاش واقعاً خوشحال بودن که میدیدن حال جونگین بهتر شده. با اینکه فقط دو روز گذشته بود و هنوز هیتها ادامه داشت، در نهایت جونگین تصمیم گرفت اهمیتی نده؛ یا حداقل بهخاطر هیونگهاش و کامبکی که بهخاطرش زحمت کشیده بودن، تظاهر کنه اتفاقی نیفتاده.
"نه. پنج روز مونده، هر روز دعوت یه نفر."
پسر بزرگتر به بحث ادامه داد و جونگین با خودشیرینی گفت:
"به جز من."
این رو گفت، چان ابروهاش رو بالا داد و جونگین چشمهاش رو درست مثل یه بچه روباه مظلوم کرد. همون روشی که واقعاً روی چان اثر میذاشت. جونگین خودش رو برای بقیه لوس میکرد و هیونگهاش به حرفش گوش میدادن، این روالِ وقتی بود که جونگین حالش خوب بود.
"خیلی خب، چون خیلی شیرینی قبولش میکنم."
گفت و موهای نارنجی پسر رو به هم ریخت. جونگین به آرومی چشمهاش رو بست و از نوازش آروم چان روی موهاش لذت برد. وقتی سوار آسانسور شدن و بالاخره طبق قرار از پیش تعیین شده وارد اتاق جیوایپی شدن، نوشیدنیهاشون رو بیرون ریختن و با دیدن رئیسشون همگی تعظیم کردن.
"هی!"
مرد با دیدن پنج پسری که عضو موفقترین گروه کمپانیش بودن، با شوق سلام کرد و پسرها یکییکی باهاش دست دادن. اینطوری نبود که با رئیسشون صمیمی باشن یا حتی... زیاد ازش خوششون بیاد، اما به هرحال احترامش رو رعایت میکردن.
"خوش اومدین."
مرد گفت و پسرها لبخندی زدن. هر پنج نفرشون روی صندلیهای دور میز جا گرفتن و پارک جینیونگ، رئیسشون هم در رأس میز نشست. پسرها دقیقاً نمیدونستن دلیل حضورشون اونجا چیه اما احتمالاً اون مرد قرار بود نصیحتشون کنه، ازشون چیزی بخواد یا بابت کامبکشون پیشنهادی بده.
"خب، فکر نکنم دقیقاً بدونین چرا اینجا جمعتون کردم."
مرد با لبخندی گفت و پسرها ساکت بهش گوش میکردن. برخلاف همیشه، استرسی نداشتن. چون میدونستن کارشون رو به خوبی انجام دادن و با این کامبک حتی کمک بزرگی به کمپانی خواهند کرد.
"کامبکتون نزدیکه و شما سخت براش تلاش کردید. مطمئنم قراره بترکونه و من هم میخوام یه خسته نباشیدِ بزرگ به همهتون بگم."
DU LIEST GERADE
My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin, Chanbin
Fanfiction(Completed) یانگ جونگین، عضو گروه استارکیدز روی لی فلیکس که یک آیدل سولوئه یک کراش ریز داره و اون رو به عنوان آیدلش تحسین میکنه. چی میشه اگر مجبور باشه سونبهاش رو چندینبار دیگه تصادفی ببینه و کراشش به پسر بزرگتر جدیتر بشه؟ Genre: Comedy, Fluff...