Part 15; First time we did it by accident, but this time...

396 62 15
                                    

با نفس‌نفس روی تخت به پشتش دراز کشید و بدن برهنه‌اش رو کنار بدن برهنهٔ مینهو جا داد. کل اتاق و بدن‌هاشون فقط بوی سکس و الکل گرفته بود، اما جیسونگ به طرز عجیبی اهمیت نمی‌داد. انگار واقعاً زیادی مست بود... چرا حتی یک ذره هم احساس عجیبی نداشت که چنین کاری با دوست چهار ساله‌اش انجام داده؟!

"چرا این‌کار رو کردیم؟"

نگاهش رو از سقف بالاش گرفت، با گاز گرفتن لب‌هاش به مینهو خیره شد و با تردید پرسید. ممکن بود چیزی بینشون خراب بشه؟ اما مینهو انگار درست مثل خودش اهمیتی نمی‌داد.

مینهو و جیسونگ از سیزده و پونزده سالگی بهترین دوست‌های هم بودن. مینهو یکی از سال بالایی‌هایی بود که جیسونگ برای نزدیک شدن بهش حسابی تلاش کرد و موفق هم شد؛ اگر زمان‌هایی که مینهو به‌خاطر کوچیک‌تر بودنش مسخره‌اش می‌کرد و یک زمانی ازش متنفر بود رو فاکتور بگیریم.

یک جورایی مثل آهن‌رباهای غیرهمنامی بودن که امکان نداشت از هم جداشون کنی. هرجا جیسونگ رو می‌دیدی، مطمئناً مینهو هم کنارش بود و بالعکس.

برای همین خیلی وقت‌ها دوست‌هاشون مسخره‌شون می‌کردن که اونا واقعاً کاپلن اما چیزی که بین مینهو و جیسونگ بود، خیلی بیشتر از دوتا دوست‌پسر بود. اون‌ها حاضر بودن... نه، حاضر نبودن برای هم بمیرن، یک چیزی فراتر از اون، حاضر بودن برای همدیگه بقیه رو فدا کنن و این شوخی‌بردار نبود.

حالا چهار سال بعد، اون‌ها کارآموزهای نوزده ساله و هیفده ساله‌ای بودن که چیزی به دبیوشون نمونده بود و دوران کارآموزی به هم نزدیک‌تر شده بودن. امشب، جیسونگ برای اولین‌بار به پسری که ازش خوشش می‌اومد اعتراف کرد، اما بدترین جواب رو گرفت؛ اگر یک سیلی و گفتنِ این‌که "چی توی خودت دیدی که بخوام قبولت کنم؟" رو بدترین جواب در نظر بگیریم. هرچند که برای پسر مغروری مثل جیسونگ، واقعاً بدترینش بود.

اون با الکل‌هایی که مینهو هیچ ایده‌ای نداشت از کجا آورده بودشون، وارد اتاقشون شد. تا سرحد مرگ مست کرد، از حرص مینهو رو بوسید و با گفتنِ این‌که "یعنی من انقدر توی بوسیدن افتضاحم؟" پیش مینهو از اولین شکست عشقیش غر زد؛ اما همه‌چیز به این‌جا ختم نشده بود... درسته که چند ساعتی از اول شب می‌گذشت و اثرات سرخوشیشون کم‌کم از بین می‌رفت اما اون‌ها... نتونستن خودشون رو متوقف کنن و باهم سکس داشتن! جیسونگ این رو به پای فراموش کردن کراشش می‌گرفت و مینهو به پای این‌که دوتا پسر نوجوون مست بودن.

"بیا بهش فکر نکنیم و فراموشش کنیم."

با بی‌خیالی جواب داد، اما جیسونگ هنوز هم با دیدن سینهٔ برهنه‌اش که جای سرخ شدهٔ دندون‌های مینهو روش جا مونده بودن، تعجب می‌کرد. درسته کارشون اشتباه محض بود... اما... این واقعاً به‌خاطر اثر الکل بود که تا این حد به جیسونگ لذت داده بود؟!

My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin, ChanbinWhere stories live. Discover now