وارد اتاق همگروهیهاش شد و وقتی دید که مینهو، جیسونگ و هیونجین هر سه باهم جمع شدن، تصمیم گرفت دلیلی که بهخاطرش تا اینجا اومده بود رو بیان کنه. بلیطهایی که برای فیلم امروز گرفته بود رو بیرون آورد و به دوستهاش نشون داد."چهارتا بلیط برای امروز دارم! شما باهام میاین؟"
رو به هیونگهاش این رو گفت و وقتی روی صندلی جا گرفت، جیسونگ با نگاه کردن به بلیطهای دستش، جوابش رو داد:
"این چه حرفیه؟ معلومه که نه."
پسر بلافاصله ضایع کردنهای جونگین رو شروع کرد و وقتی نگاه حرصی جونگین رو دید، خندهای سر داد و سریع معذرتخواهی کرد.
"ببخشید! من نمیتونم. میتونی بگی فلیکس هیونگت باهات بیاد."
این رو گفت و جونگین به فکر فرو رفت. میتونست با فلیکس بره...؟ میترسید که مزاحم بهنظر بیاد، چون همین دیروز پیشش بود و دو روزی که فلیکس استراحت کرده بود رو ازش گرفته بود.
"به کلاب شکستخوردهها خوش اومدی!"
جیسونگ وقتی نگاه پسر رو دید که حتی با شنیدن اسم 'فلیکس' تغییر کرده، این رو گفت و خندهای کرد. اشارهای به هیونجین و جونگین که کنار هم نشسته بودن کرد و ادامه داد:
"البته فقط شما دوتا حساب میشین، چون مینهو هیونگ منو دوست داره."
با افتخار ابرویی بالا داد و نگاهش رو به مینهو داد. جونگین اخم معناداری کرد. حتی یک ذره هم از حرفهای جیسونگ چیزی نمیفهمید.
"مگه تو مینهو هیونگ رو دوست داری؟"
با طعنه پرسید و اخمی کرد. لبخند جیسونگ خشکید و مینهو وقتی اسم خودش رو شنید، نگاه شکاکی بهشون انداخت.
"چی؟"
"از لحاظ دوستانهاش گفتم!"
سریع جمعش کرد تا کسی شوخی واقعیش رو، جدی نگیره. جونگین همونطور که به مینهو و جیسونگ خیره بود، به پسر مو بلند نزدیکتر شد و زیر گوش هیونجین زمزمه کرد:
"میدونی چرا به فلیکس اعتراف نکردم؟ دلیلش این نیست که دوستدختر داره، دلیلش اینه که شرطبندیمون هنوز تموم نشده هیونگ."
زمزمهاش اونقدری آروم نبود که کس دیگهای نشنوه، پس جیسونگ متوجهش شد و بلافاصله پرسید:
"شرطبندی سر چی؟"
هیونجین تقریباً اون شرطبندی رو از یاد برده بود. وقتی تازه فهمیده بودن مینهو و جیسونگ دوستهای بامنفعتن و این موضوع براشون عجیب بود، اون شرطبندی رو گذاشته بودن، اما الان... واقعاً اونقدر اهمیت نمیدادن. چون حتی خود مینهو و جیسونگ هم نمیدونستن اسم رابطهشون رو چی بذارن.
YOU ARE READING
My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin, Chanbin
Fanfiction(Completed) یانگ جونگین، عضو گروه استارکیدز روی لی فلیکس که یک آیدل سولوئه یک کراش ریز داره و اون رو به عنوان آیدلش تحسین میکنه. چی میشه اگر مجبور باشه سونبهاش رو چندینبار دیگه تصادفی ببینه و کراشش به پسر بزرگتر جدیتر بشه؟ Genre: Comedy, Fluff...