سئول، عمارت کیم
_قربان تمامی ماشین ها دستکاری شدن شما به موقع نمیرسید.
کیم با خشم نگاهی به دست راستش کرد و تقریبا منفجر شد.
_نمیرسیم؟ ینی چی که نمیرسیم؟ پس اینهمه نگهبان اینجا چه غلطی میکنن که یکی وارد بشه و تو عمارت مننننن به اموال منننن آسیب بزنه، هااااا؟
صدای دادش باعث رعب و وحشت بین نگهبانانی شد که سر شیفت بودن و حالا در انتظار تنبیهی حتی شاید بدتر از مرگ.
_قربان میتونیم با ماشین من بریم کمی دیر میرسیم اما میدونین که اونها شما رو میخوان و لنگ شما هستند پس حرفی نمیزنن، درضمن همه از مستر کیم بزرگ میترسن پس جرعت گستاخی رو نخواهند داشت.
_خوبه هوسوک خوبه. من باید اینجا رو برای برادر عزیزم ایمن کنم وگرنه اونا به راحتی قبولش نمیکنن.
_ببخشید ولی چرا جناب کیم؟
_نامجون ، هوسوک. نامجون صدام کن وقتی خودمونیم.
_باشه مستر.. ینی نامجون چرا؟
_برادر من هر کسی نیست هوسوک. اون از همه ی ما برتره.
_ینی اون؟
_بله درست فکر میکنی هوسوک اون پادشاه گرگینه هاست.
_خودشون اطلاع دارن؟
_نه هوسوک نه، تهیونگی من هیچی نمیدونه. هنوز زوده هوسوک، هنوز زوده...
____________________________________دقایقی بعد
میوندانگ_آقای هان خواهش میکنم، توروخدا.
_نمیتونم جبن چرا نمیفهمی؟ اون عوضی میتونه هزارتای منو با پولش بخره بزاره تو جیبش. و حالا تو از من میخوای فراریت بدم؟ نکنه روانی شدی؟
میفهمی چی میگی سوکجین؟_ولی آقای هان جونگمین چی؟ اون همش 18 سالشه اگه اونا منو ببرن، اگه من برده ی اون عوضی شم جونگ...
_میدونم جین میدونم. من خودم جونگ رو دیدم اون خیلی مهربون و دوست داشتنیه ولی کاری نمیشه کرد جز...
_جز چی جناب هان؟ خواهش میکنم.
_خواهر من صاحب یه دیسکو بار بزرگ تو ال ای آمریکاست، تنها کاری که بتونم بکنم...
ناگهان در اتاق به شدت کوبیده شد و حس ترس و وحشت روی اتاق سایه انداخت.
_آهای امگای هرزه ی من کو هان؟
آقای هان از اتاق خارج شد و پشت سرش درو بست.
من توی اتاق تنها شدم و چشمم خورد به پنجره اتاق.
اتاق هان یه طبقه با زمین فاصله داشت و اگه فرار میکردم... نجات؟برای من بدشانس شاید خیال خامی بود ولی خب من نمیخواستم به جفتم خیانت کنم پس، به سمت پنجره حرکت کردم.
الهه ی ماه خواهش میکنم دست و پام ناقص نشه.
ESTÁS LEYENDO
My Beauty...
Hombres LoboMy Beauty... Cauple : Teakook , Yoonminseok , Namjin Genre : Omegavers , Mafia , M perg , Smut Summery : + باید زودتر پیدا میشدی ، باید ... _ قرار بود حواسم به حرفام باشه ولی انگار سرنوشت جور دیگه ای میخواست ... Up Time : آخر هفته By Kim . Aroos...