My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin, Chanbin

Part 13; First Snow

"به دوست‌پسر سابقت برنخورد که توی بار خودش این‌کار رو انجام دادیم؟!"

همون‌طور که روی تخت با لبهٔ تی‌شرت پسر ور می‌رفت، این رو پرسید و نیشخند شیطنت‌واری زد. دیشب یکی از بهترین شب‌هایی بود که می‌تونست تجربه کنه. درواقع... چیزی بین اون و مینهو تغییر نکرده بود، اما دلیلی وجود داشت که جیسونگ توی رابطه‌های اخیرشون بیشتر احساس هیجان‌زدگی می‌کرد. با هر لمس مینهو داغ می‌شد و انگار همه‌چیز با قبلاً متفاوت بود. انگار چیزی که قرارش رو گذاشته بودن تا اتفاق نیفته، برای جیسونگ افتاده بود؛ شاید... علاقه‌.

"نه، از اول هم چیزی بینمون جدی نبود."

پسر مو قرمز با بی‌خیالی جواب داد و جیسونگ ابرویی بالا داد. یکم خودخواهانه بود، اما اون مینهو رو فقط برای خودش می‌خواست و دنبال راهی بود که مینهو رو راضی کنه. طبق قرارشون، اگر یک نفرشون وارد رابطه می‌شد اون‌ها دیگه حق سکس کردن نداشتن و این موضوع آخرین‌بار خیلی جیسونگ رو اذیت می‌کرد؛ اما... احتمالاً دلیلش چیزی بالاتر از سکس بود.

"این خیلی عجیبه."

ناگهانی گفت و با دراز کشیدن به پشت، به سقف خیره شد. مینهو نگاهی بهش انداخت و با اخم کمرنگی پرسید:

"چی؟"

"رابطه‌مون."

اخم مینهو پررنگ‌تر شد. ایده‌ای از ادامهٔ صحبت‌های جیسونگ نداشت. جیسونگ آخرین نفری بود که این رابطه براش عجیب به‌نظر بیاد، چون اولین‌بار خودش پیشنهاد این موضوع رو داده بود.

"یعنی این‌که... می‌دونم خیلی وقته این‌کار رو انجام می‌دیم، اما..."

کمی مکث کرد. جیسونگ نمی‌خواست این‌دفعه بدون فکر عمل کنه. فقط شاید دنبال یک بهونه بود تا از همه‌چیز مطمئن شه. می‌خواست بدونه این احساس مالکیتش به‌خاطر دوستیشونه... یا چیزی بیشتر از اون.

"وقتی یکیمون بره توی رابطه، این رابطه متوقف می‌شه و اگر رابطه‌اش رو تموم کنه، دوباره انجامش می‌دیم."

ادامه داد و مینهو با بی‌خیالی جوابش رو داد.

"چرا باید به این فکر کنی؟ از اول همین‌طوری بوده."

پسر با انگشت‌هاش بازی کرد و با تردید جواب داد:

"خب..."

به آرومی زمزمه کرد، برگشت و به شکم دراز کشید. به هیونگش خیره شد و همون‌طور که در یک لحظه این فکر به ذهنش اومد که مینهو چقدر می‌تونه بدون آرایش هم زیبا باشه، فکر احمقانه‌اش رو کنار زد و گفت:

"حقیقت اینه که من از یک نفر خوشم میاد هیونگ."

نه، مینهو قرار نبود متوجه بشه اون 'یک نفر' خودشه. جیسونگ هم بابتش مطمئن نبود... و دلش می‌خواست مطمئن بشه؛ برای همین این دروغ رو از خودش ساخته بود. از طرفی، مینهو کمی تعجب کرد چون مطمئناً اگر چیزی وسط بود جیسونگ زودتر بهش می‌گفت.