Chapter 10 " JADE

477 111 370
                                    

_ اینجا..اینجا چخبره؟!

امپراطور ، بهت زده از صحنه ای که چند دقیقه ی پیش به چشم دیده بود بالاخره به حرف اومد اما چانیول به حدی جا خورده بود که همچنان درحال تاب دادن زبونش توی دهنش بود‌..انگار کلمات توی ذهنش به همدیگه گره خورده بودن و مغزش قادر به جمله سازی نبود..واقعا توی اون لحظه چه جوابی برای اون سوال میتونست مناسب باشه؟!

+ من توضیح میدم!

صدای بکهیون نگاهِ خشک زده ی هردو رو به خودش جلب کرد...

+اجازه بدین کاپیتان پارک بره..من..من همه چیو توضیح میدم!

× چ..چی میخوای بگی؟!

چانیول آشفته و نگران چشم به لب های آروم و نگاه خونسرد معشوقش دوخت و با لکنت پرسید اما..

_ بیرووون!

امپراطور بی توجه به سوال چانیول صداشو بلند کرد و با چشم های خشمگینش مهر تاکید به روی دستورش کوبید!

×عا..عالیجناب!

_ گفتم بیر‌ون باششش!!!

قلب چانیول داشت از جا کنده میشد..هیچوقت به این موضوع فکر نکرده بود که ممکنه یه روز مچش توسط چنین شخصی گرفته بشه..این نهایت بدشانسی ش بود..!

_ نشنیدی چی گفتم؟!گفتم برو بیروووون...

+برو چانیول..خواهش میکنم!

قدم های لرزون چانیول بالاخره تصمیم به رفتن گرفتن اما این به این معنی نبود که اون واقعا میخواست بره و بکهیونش رو تو چنین وضعیتی تنها بزاره..اون فقط به بکهیون اعتماد کرده بود و درواقع به خاطر خواهش اون بود که داشت میرفت..نه بخاطر دستور امپراطور..اما همچنان قلبش برای بکهیون نگران بود و نمیتونست همینطوری سرش رو بندازه پایین و بره.به هرحال اگر قرار بود کسی به خاطر اون بوسه باز خواست بشه اون چانیول بود نه بکهیونی که با دستای بسته به ناچار ، مجبور به همراهی شده بود..پس فقط از سلول بیرون رفت و پشت در منتظر موند تا اگر اوضاع خوب پیش نرفت مسئولیت کاری که کرده بود رو گردن بگیره..

با رفتن چانیول،امپراطور از پشت میله ها به بکهیون نزدیکتر شد و دوباره به حرف اومد..

_ خب؟!

+ خبِ چی؟!

_ توضیحات!

+چه توضیحاتی؟!

_ منو مسخره کردی بچه؟!

بکهیون داشت کاملا خونسردانه صحبت میکرد و همین باعث می‌شد که مرد مقابلش هر لحظه خشمگین تر از قبل بشه..

+بیشتر به نظر میاد تو منو مسخره کرده باشی..تو غار زندگی میکنی که نمیدونی وقتی یه نفر یکیو میبوسه یعنی دوسش داره؟!

اما توقع سکوت ، در برابر ِاین جوابِ تیز به همراه ریشخند و لحن تحقیر آمیزی که داشت ، واقعا محال بود..

  𝓙𝓪𝓭𝓮  |  یَشمWhere stories live. Discover now