part 1

2K 227 15
                                    

_ بهتره دست بجنبونی تهیونگ همه‌ی بچه‌ها توی رستوران منتظرن تو بهشون بپیوندی.

تهیونگ همون‌طوری که آخرین جمله پرونده جلوش بود رو می‌خوند جواب داد:
_ محض رضای خدا جیمین این صد دفعه، پسر‌ داییِ کوفتیمی درست ولی توی شرکت درست صدام کن.

جیمین ضربه‌ی تقریبا محکمی به پشت سر تهیونگ زد و همون‌طور که پرونده‌ی جلوی روی تهیونگ که مشغول آه و ناله و نفرین کردن بود رو جمع می‌کرد گفت:
_ هر وقت یاد گرفتی هیونگ صدام کنی، به این‌که رئیس صدات کنم فکر می‌کنم. حالا هم جای آه و ناله تن لشت رو جمع کن و راه بیفت، اون بدبخت‌ها اون‌جا از گشنگی تلف شدن.

تهیونگ زیر لب فحشی به جیمین داد و همون‌طور که دستی به پشت سر دردناکش می‌کشید گفت:
_ یعنی بابای من نمی‌تونست یک ماه زود‌تر دست به کار بشه تا منه لعنتی از تو بزرگ‌تر بشم؟

جیمین نیشخندی زد و جواب داد:
_ شرمنده که زنگ نزد با بابام هماهنگ کنه ببینه کی می‌تونه شروع کنه، زود باش.

تهیونگ چشمی برای پسر بزرگ‌تر چرخوند و گفت:
_ حالا نمی‌شد من نیام؟ چه فرقی می‌کنه رئیسشون باشه یا نه!

جیمین همون‌طور که چشم غره‌ای به پسر کوچیک‌تر می‌رفت دکمه آسانسور رو فشار داد و گفت:
_ این دورهمی بخاطر پروژه‌ایه که تو تونستی بگیری پس گمشو توی آسانسور رئیس عزیزم.

جیمین همون‌طور که چشم غره‌ای به پسر کوچیک‌تر می‌رفت دکمه آسانسور رو فشار داد و گفت:_ این دورهمی بخاطر پروژه‌ایه که تو تونستی بگیری پس گمشو توی آسانسور رئیس عزیزم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Atlantic AU [ KOOKV ]Where stories live. Discover now