part 9

221 79 6
                                    

_ محض رضای خدا، جیمین پس بقیه‌ کجان؟ مگه پرواز ساعت ۴ نبود؟

جیمین با اینکه می‌دونست تهیونگ از پشت تلفن نمی‌بینه چشمی برای پسر بزرگ‌تر چرخوند و گفت:
_ این صد دفعه، پرواز ساعت چهاره درست ولی الان ساعت سه، پس بشین سر جات تا بیان، همه مثل تو بیکار نیستن از ساعت دو توی فرودگاه منتظر بشینن.

تهیونگ همون‌طور که سرش رو به پشتی صندلی سرد و فلزی فرودگاه میچسبوند گفت:
_ بله درسته من از ساعت ۲ اینجام چون وقت شناسم، به صورت عادی هم یک ساعت قبل پرواز باید توی فرودگاه باشن پس الان دیگه باید میرسیدن، حالا من یکم زود‌تر اومدم، اونا هم...

با دیدن پسری که نفر اول گروه داشت حرکت میکرد کلمه‌هایی داشت میگفت از توی ذهنش پا به فرار گذاشتن.

قبل از اینکه پسر اون رو ببین پشتش رو به افراد گروه کرد و رو به جیمین پشت گوشی گفت:
_ اون لعنتی اینجا چیکار میکنه؟

جیمین نیشخندی زد که از چشم تهیونگ دور موند و گفت:
_ گفتم حالا که من و دوست پسر خوشگلم باهات نیستیم، یکی از افراد نزدیکت رو بفرستیم تا خیالت راحت باشه.

تهیونگ غرغری کرد و گفت:
_ اصلا هم بخاطر این نبوده که فکر میکنی روش کراش دارم و میخواستید اذیتم کنید، اره مطمئنم بخاطر این نبوده.

_ کیم تهیونگ شی؟!

با حرص چشم‌هاش رو بست و بدون اینکه از جیمین خداحافظی کنه گوشی رو روی پسر قطع کرد.

نفس عمیقی کشید و وقتی حس کرد اعصابش آروم شده به برگشت و گفت:
_ سلام جونگ‌کوک.

نفس عمیقی کشید و وقتی حس کرد اعصابش آروم شده به برگشت و گفت:_ سلام جونگ‌کوک

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

فلش بک*

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


فلش بک*

_ یعنی چی که اتاق دونفره گرفته شده؟

پذیرش هتل رو به مرد کرد و گفت:
_اینجا یه اتاق دونفره‌ و پنج‌تا اتاق تک نفره رزرو شده.

تهیونگ عصبی چشمی چرخوند و به انگلیسی گفت:
_ میتونیم اتاق دو نفره رو با دوتا اتاق تک نفره عوض کنیم؟

پذیرش هتل نگاهی به کامپیوتر جلوی روش کرد و گفت:
_ فقط یدونه اتاق تک نفره‌ی خالی داریم.

تهیونگ نفس عمیقی کشید و جواب داد:
_ مشکلی نیست اون رو هم میخوایم.

پذیرش هتل سری تکون داد و مدارک افراد گروه رو از تهیونگ گرفت تا اتاق‌ها رو ثبت کنه.

کمی بعد تهیونگ با هفت‌کارت به سمت اعضای گروهش برگشت و یکی یکی کارت‌های اتاق‌های تک نفره رو بین اعضا پخش کرد.

******
بعد از مدت‌ها دوباره شروع کردم به نوشتن.
پس امیدوارم دوستش داشته باشید این کار رو💜

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: 3 days ago ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Atlantic AU [ KOOKV ]Where stories live. Discover now