اقدام برای آخرین دوست

93 7 0
                                    

تهیونگ کیم
۱:۵۲ صبح

دیگر آماده رفتنم.
ظرف ها را شستم، جارو کردم، آشغال آب نبات ها را از زیر مبل جمع کردم.
حتی تختم را هم درست کردم.

برگشتم سر لپ‌تاپم و با چالش بزرگی مواجه شدم، متن سنگ قبرم که نباید بیشتر از هشت کلمه باشد. چگونه می‌توانستم زندگی ام را در هشت کلمه خلاصه کنم؟

همان جایی که زندگی می‌کرد مُرد، در تختخوابش.
چه زندگی مزخرفی.
بچه ها بیشتر از او خطر می‌کردند.

باید حرف بهتری پیدا کنم. همه دلشان می‌خواست چیز بیشتری از من ببینند، خودم هم همین طور. باید بهشان احترام بگذارم. آخرین روزم را صرف همین کار می‌کنم.

اینجا متیو خفته است: به عشق همه زیست.
روی ارسال کلیک کردم.

دیگر راه برگشتی نبود. بله، می‌شد ادیتش کرد، اما وعده ها را هرگز نمی‌شود،و زندگی به عشق همه وعده ای است که من به جهان هستی دادم.

می‌دانم که هنوز خیلی زود است. اما سینه ام به هم فشرده شده، چون در عین حال، خیلی هم دیر است، مخصوصا برای یک روز آخری.
نمی‌توانستم تنها از پسشان بربیایم، تنهایی رفتن سخت است.

واقعا دلم نمی‌خواهد لیدیا را به روز آخرم بکشانم.
وقتی از اینجا رفتم بیرون -بدون اما و اگر- می‌روم و لیدیا و پنی را می‌بینم، اما به لیدیا چیزی نمی‌گویم. نمی‌خواهم قبل از اینکه بمیرم، من را مرده تصور کند، یا حتی باعث رنجش و ناراحتی اش شوم.
شاید اصلا همین‌طور که بیرونم و دارم زندگی ام را می‌کنم، برایش کارت پستالی چیزی فرستادم.

من به مربی ای احتیاج دارم که بتواند دوستم هم باشد، یا دوستی که بتواند مربی ام هم باشد.
این دقیقا همان چیزی است که برنامه ای معروف در سایت شمارش معکوسی ها تبلیغ می‌کند.

برنامه "آخرین دوست" برای روز آخری های تنها و هر انسان خوبی که بخواهد یک روز آخری دیگر را در آخرین ساعات زندگی اش همراهی کند. البته، این برنامه را نباید با برنامه "نکرو" اشتباه گرفت که در واقع، برای کسانی است که می‌خواهند با یک روز آخری خوش بگذرانند -اپلیکیشنی که باعث ایجاد رابطه هایی می‌شود که واقعا هیچ قید و بند و مسئولیتی در آن نیست.

همیشه، حس خیلی بدی نسبت به برنامه نکرو داشتم.
نه اینکه فکر کنید این جور رابطه های بی‌معنی اعصابم را بهم می‌ریزند، بلکه به این خاطر که برنامه آخرین دوست طراحی شده تا انسان ها احساس شایستگی کنند و قبل از مرگشان، فرصت عشق ورزیدن و دوستی را داشته باشند. برای همین هم، هیچ پولی بابت این برنامه پرداخت نمی‌شد.
درست برعکس نکرو که باید برای هر روز عضویت در آن ۷.۹۹ دلار هزینه می‌کردی که بیشتر هم اعصابم را خرد می‌کرد، چون احساس می‌کردم رابطه انسان ها خیلی بیشتر از این هشت دلار می‌ارزد.

هردودرنهایت‌می‌میرند.Onde histórias criam vida. Descubra agora