(کاور پارتو نگاه کنید^_^)
=تو با جیمین چیکار داری؟سونگ پرسید و از چارچوب رد و داخل اومد.
ووجین با چهرهای مشکوک گفت
= چیه جدیدا حواست زیادی به جیمینه . خبریه؟
= خبرا که دست توئه. کارت چی بود؟
ووجین که نمیخواست جلوی کراشش، پارک جیمین ، کم بیاره قدمی برداشت و خیره به سونگ گفت
= شخصی بود. مزاحم شدی
سونگ پوزخندی زد و بدون اینکه نگاهشو از ووجین بگیره پسرو مخاطب قرار داد.
= جیمین بیا اینجا
جیمین که از تقابل این دو هاج و واج مونده بود ناخودآگاه به حرف پسر کرد و چند قدمی جلو رفت تا به سونگ نزدیک بشه.
ووجین با دیدن این حرکت پوزخندی زد
= چیه؟ نگرانی بدزدنش؟
سونگ گردنش رو کج کرد و با سردی جواب داد
= نه. نگرانم مگس دورش بپره
ووجین با شنیدن این حرف عصبی قدمی جلو اومد
= ببین..
سونگ خیلی سریع و خشونت آمیز قدم بلند تری برداشت و سینه به سینهی پسر ایستاد و اینکارش باعث شد جیمین پشتش قرار بگیره.
= تو ببین. این پسری که اینجاست دوست پسر داره. پس اون فکرای چرت ذهنت رو بزار کنار و کارای خوبتم با یکی دیگه بکن. فهمیدی یا نه؟
ووجین لپش رو از درون گزید و یچزی نگفت. چیزی نمیتونست بگه! قد بلند و هیکل ورزشکاری پسر خودش هشدار واضحی بود.. با اینکه سونگ پسر بیازار و آرومی توی دانشکده بود ولی همه از مبارزه های بوکسش خبر داشتن، پس عاقلانه ترین راه فراموش کردن کراش ریزش روی هان جیمین و سپردنش به بقیه بود..
پسر قدکوتاهتر عصبی بابت ضایع شدنش جلوی جیمین ، تنهای به سونگ زد و بعد از نگاهی غضبناک به جیمین ، کلاس رو ترک کرد.
سونگ بعد از اینکه ووجین رو با چشمهاش بدرقه کرد، سمت جیمین برگشت.
پسر با چشمهای گرد و دهن نیمهباز به واقعهای که جلوی چشماش اتفاق افتاده بود نگاه میکرد.
سونگ با دیدن چهرهی بامزهی جیمین لبخندی زد و گفت
= چیه؟
جیمین دهنشو بست و به پسر روبروش برای اولین بار نگاه دقیقی انداخت. قد خیلی بلندتر و هیکل رو فرمش در کنار چهرهی آیدل مانندش یک پکیج کامل ازش ساخته بود و این یجورایی باعث میشد ته دلش بابت اینکه چنین پسری ازش دفاع کرده و مثل یک درامای واقعی خودشو جلو انداخته غنج بره..
ESTÁS LEYENDO
Mr KAWASAKI
Fanfic←[کامل شده]→ جیمین عاشق موتور بود. ولی نه پول داشت و نه مهارت.. جونگکوک هم عاشق موتور بود. اما اون هم پولشو داشت و هم مهارتش.. این یک نشونه بود. یک نشونه از طرف سرنوشت برای اینکه این دوتا باید برای هم دوستای خوبی میشدن، یا حتی بیشتر...! به هرحال ای...