+کوک
-چیه تهیونگ!
+جنبه داری بعدچهارسال ،و...شناختی ک ازم داری یچیزیوبهت بگم?
.کنجکاوسرشوسمت پسربرگردوندبهش مسخ خیره شد+نگاهت سخترش میکنه
-نگاهت نکنم ؟ باشه بگو
.بعدازحرفش نگاهشوازروی پسربه سمت ایوون کلبه داد
+دیگه مهم نیست چه اتفاقی میوفته ری اکشنت چی قراره باشه پس...
.نفس عمیقی کشید خودشوبه مردنزدیکترکرد
+کوک، من دوست دارم
-همین؟منم دوست دارم+مسیح ،کوک جدی باش دارم بهت میگم دوست دارم نه اون دوست دارم
-چراچرت پرت میگی تهیونگ !
+من دارم صدای قلبمو برات بلندمیکنم ک بشنویش ای...این کجاش چرت پرت جونگکوکی؟
-ازجلوی چشمم گمشوتهیونگ ، نزدیک من نیادورباش
.نگاهش پرازعصبانیت بود این پسرمیترسوند، برای خودشم جای تعجب بود اینهمه خشونت ولی خب.... ادمابعضی اوقات ازکوره درمیرن این میشه نتیجه اش
-چی میخوای ازمن فاصله بگیراحمق
.........
KAMU SEDANG MEMBACA
ℝ𝔼𝕍𝔼ℕ𝔾𝔼|𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
Aksiℜ𝔢𝔳𝔢𝔫𝔤𝔢🖇 «متوقف شده» نویسنده:DADY KIM جونگکوک مردی که بدلایلی وجه انسانی خودشوازدست داده سال هاپیش معشوقه خودش روبه قتل رسونده تهیونگ پسری که راهشوبه زندگی مردبازمیکنه غافل ازینکه روزی عشق تبدیل میشه به نفرت به سررشته انتقام دامن میزنه