...
_اول باید مدرک بیاری تا ثابت کنی جناب جئون
جونگکوک که تا اون موقع نگاهش به موکلش بود سرشو بلند کرد و چشم در چشم کیم تهیونگ جواب داد
_مدرکم دارم جناب کیم
بعد از گفتن این حرفش به سمت کیفش برگشت و یک پاکت خاکی رنگ رو از اون بیرون اورد
به نظر میامد تعداد زیادی کاغذ در اون پاکت باشه که جئون جونگکوک به اونها به چشم مدرک نگاه میکرد
از جایگاهش بلند شد و به سمت دادستان رفت و پاکت را بهش داد تا به دست قاضی برساند
همانطور که در راه برگشت به جایگاهش بود شروع کرد به صحبت کردن
_خب در اون پاکت پرونده ی پزشکی خانم پارک قرار داره و همچنین یکسری گزارش توسط همسایه ها
رو کرد به کیم تهیونگ و چشم در چشم او فلشی طوسی رنگ از جیب کتش بیرون اورد و گفت
_جناب کیم شما راجب اون ویدیو به من گفتید که تاریک و تار هستش و چهره ی متهم درش معلوم نیست و خب منم همون ویدیو رو با کیفیت بهتر و نور پردازی بهتر پیدا کردم
راستش تهیونگ اصلا متعجب نشده بود
چون از جئون جونگکوک هم کار خودش کمتر از این هم انتظار نمیرفت
جونگکوک اون فلشو به لپ تابش متصل کرد و از ویدیو داخل فلش رونمایی کرد
در اون ویدیو قشنگ معلوم بود که اون مرد اقای هان هستش
و در طرفی دیگر هم اون قربانی که داشت تهدید میشد خانم پارک
خب همین ویدیو هم برای اینکه دادگاه رو به نفع موکلش تموم کنه کافی بود ولی لازم دونست تا درباره ی پرونده های توی پاکت خامی رنگ هم یک توضیح مختصر بده
_راجب پرونده های پزشکی باید بگم که موکل من خانم پارک هرروز به گفته ی دکتر و خودشون بر اثر اسیب های همسرشون به دکتر مراجعه میکردن، در اکثر عکس ها و گفته های دکتر معلوم میشه که این اسیب ها کبودی و یا ضرب دیدگی بودن که بر اثر خشونت بوجود امدن و در مورد پرونده اداره پلیس ناحیه شش باید بگم که اینا شکایت های همسایه ها هستنبه گفته ی همسایه ها و مامورین اداره ی پلیس ناحیه ی شش این شکایت ها راجب صداهای ناحنجار و دعوا های معتدد بین این دو همسر و البته یکی از همسایه ها از دست اقای هان شکایت کرده چون فهمیده که داشته همسرشو ازار میده
جونگکوک در پایان حرفش نگاهی به تهیونگ کرد و گفت
_حرف های من تموم شدن جناب قاضیبعد از نشستن جونگکوک قاضی سرشو از پرونده ها بیرون اورد و گفت
_خب خانم پارک شما میتونید کارای طلاق رو توسط وکیلتون به اتمام برسونید و اینکه در جلسه ی فردا این پرونده به اتمام میرسه و نتیجه رو اعلام میکنم
قاضی بعد از به اتمام رسوندن حرفاش از جاش برخاست که تمام حضار هم به نشونه ی احترام از جاهاشون برخاستن
وقتی تقریبا سالن خالی شده بود خانم پارک جونگکوک رو صدا زد و گفت
_واقعا ممنون اقای جئون، اصلا فکر نمیکردم دادگاه به نفع ما بشه چون میدونید دیگه قانون اختیارت همسری ممکن بود تمام مدراک رو نادیده بگیره و این خیلی نا امید کننده میشد، به هرحال من برای حبران تمام کارهاتون یک هدیه ی کوچیک و ناچیز خریدم
خانم پارک دست در کیفش برد و جعبه ای بیرون اورد و بع سمت جونگکوک گرفت
جونگکوک لبخندی ملیح زد و گفت
_خانم پارک اصلا نیازی به این کار نبود، من فقط وظیفم رو انجام دادم و شما هذینشم پرداخت کردید این واقعا خیلی زیاده برای من، شرمنده من نمیتونم قبولش کنم
_ایگو پسرم، تو حتی بیشتر از وظیفتم تلاش کردی بعدشم میدونم این ساعت در برابر ساعت های مارک و قشنگ خودت چیزی نیست ولی دل این پیرزن میشکنه اگر هدیه اش رو قبول نکنی
جونگکوک با خجالت جعبه رو از دست خانم پارک گرفت و گفت
_این حرفو نزنید خانم پارک این قیمت هدیه نیست که ارزششو نشون میده بلکه فردی هستش که ازش این هدیه رو دریافت کردین، قول میدم به خوبی ازش استفاده کنم
خانم پارک و جونگکوک باهم دیگه خداحافظی کردن و جونگکوک وقتی به طرف در برگشت تا از سالن خارج بشه تهیونگ رو دم در دید
با لبخندی بزرگ به سمتش رفت و به بازوش مشتی زد و گفت
_اه جناب کیم این دادگاه رو باختی
تهیونگ متقابلا لبخندی زد و مشتی به بازوی حونگکوک زد و گفت
_اه جناب جئون ولی میدونی که بردای شما بی حواب نمیمونه، قول میدم دادگاه بعدی جبران کنم
جونگکوک نیشخندی زد و گفت
_هه میبینیم
_هستی ناهار مهمون من؟!
_البته که بله
.
.
.
.
خب اینم از پارت اول
امیدوارم لذت ببرید فرشته ها🍄
و اینکه ووت و کامنت یادتون نره
YOU ARE READING
The case of love |Vkook
Aksiyon_کیم معنی Apricity رو میدونی؟! _نه، معنیش چیه؟ _خب یعنی گرمای خورشید تو زمستون، درست مثل تو که گرمای قلب سرد من شدی 🌞❄ Couple: vkook Genre: Action, Crime, Smut, Mystery Author: Amaris ...