تاپ یا باتم❧

222 29 10
                                    

کیم یقه کلانتر و ول کرد و مرد و به عقب هل داد:

-پس جدی جدی دنبال کونمی، فکر نمیکردم یه دیک حشری زیر یونیفرمت قایم کرده باشی به هر حال از لاس زدن باهات خسته شدم حوصلم و سر بردی و ...

به دوربین‌های خاموش اشاره کرد و جملش و تکمیل کرد:

-همونطور که گفتم مردک کافی هم نداری، پس بزار برم!

اینبار کلانتر بود که خودش و به کیم نزدیک‌تر کرد،قدم به قدم به سمتش میرفت هرکسی جای کیم بود بخاطر اون همه ابهت و جذابیت مرد رو به روش روی زمین زانو میزد ولی کیم یک قدم هم از جاش تکون نخورد با تخسی به صورت کلانتر که تو فاصله کمی ازش قرار داشت زل زده بود،هیچ حریم شخصی بینشون باقی نمونده بود و کیم اینو وقتی متوجه شد که کلانتر جمله‌ش و ادا کرد و نفس‌هاش جین و سوزوند:

Kamu telah mencapai bab terakhir yang dipublikasikan.

⏰ Terakhir diperbarui: Aug 19, 2024 ⏰

Tambahkan cerita ini ke Perpustakaan untuk mendapatkan notifikasi saat ada bab baru!

Sheriff Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang