کیم یقه کلانتر و ول کرد و مرد و به عقب هل داد:
-پس جدی جدی دنبال کونمی، فکر نمیکردم یه دیک حشری زیر یونیفرمت قایم کرده باشی به هر حال از لاس زدن باهات خسته شدم حوصلم و سر بردی و ...
به دوربینهای خاموش اشاره کرد و جملش و تکمیل کرد:
-همونطور که گفتم مردک کافی هم نداری، پس بزار برم!
اینبار کلانتر بود که خودش و به کیم نزدیکتر کرد،قدم به قدم به سمتش میرفت هرکسی جای کیم بود بخاطر اون همه ابهت و جذابیت مرد رو به روش روی زمین زانو میزد ولی کیم یک قدم هم از جاش تکون نخورد با تخسی به صورت کلانتر که تو فاصله کمی ازش قرار داشت زل زده بود،هیچ حریم شخصی بینشون باقی نمونده بود و کیم اینو وقتی متوجه شد که کلانتر جملهش و ادا کرد و نفسهاش جین و سوزوند:
![](https://img.wattpad.com/cover/373299049-288-k252410.jpg)
KAMU SEDANG MEMBACA
Sheriff
Fiksi Penggemarنامجون با وجود دو رگه بودنش به خاطر هوش بالاش کلانتر شهر کوچیکی اطراف کره میشه،چیزی که تا به امروز اتفاق نیوفتاده. همه با نامجون خوب بودن و دوسش داشتن بجز یه نفر.کیم سوکجین،تنها گنگستری که همه هیونگ صداش میزدن چون هرکار خلافی انجام میداد برای حمایت...