¹⁹ Special Part

188 32 15
                                    

☆ پارت اسپشال، سوال و جواب ☆

- توی آخرین دیدار شمن و لی مینهو، چه حرف‌هایی رد و بدل شد؟
جونم براتون بگه که، لی وقتی متوجه شد جیسونگ قراره مصرانه به پس زدنش ادامه بده، رفت پیش شمن تا راه حل سریع‌تری برای حل مشکلش و باطل کردن طلسم بگیره. راه حلی که هم به روند سرعت بده و هم خواسته‌ی جیسونگ رو پوشش بده.

- اون راه حل چی بود؟
اون راه حل، مارک شدنش بود. اما نه دقیقا! برید جلوتر و جزئیات رو بخونید~

- مینهو چطور تونست جیسونگ رو راضی کنه و مارک بشه؟
شمن به مینهو یه ترکیب گیاهی داد تا توی شراب، ازش استفاده کنه. اون ترکیب، شیره‌ای از گل‌های ارکیده و سوسن عنکبوتی بود. این‌طوری شد که با یه سری جادو و جنبل و کمک، آلفای بزرگ‌تر مطیع آلفا ویس لی شد.

- وقتی هر دو گرگ بعد از اینکه مینهو مارک شد، بیهوش شدن، چه اتفاقی افتاد؟
اون‌ها به به مکان فرضی سوم راه پیدا کردن. می‌تونیم بگیم اون مکان فرضی، یه گوشه‌ی کشور انگلیس بود. کسی نمی‌دونه!

- وقتی جیسونگ جفتش رو اون‌جا بوسید، آلفای ارکیده چرا محو شد؟
خب، طلسم داشت رو به باطل شدن می‌رفت. حالا یا با مردن مینهو یا با چیز دیگه‌ای... قرار نبود خبری از بنفشه‌ها بشه پس خود مینهو با اون بوسه برای مدتی از اطراف جیسونگ محو شد. کجا رفت؟ این هم کسی نمی‌دونه.

- چه چیزی جلوی مرگ آلفا رو بعد از مارک شدن گرفت؟ دو تا چیز! اولیش به خود طلسم برمی‌گشت، جیسونگ باید جفتش رو می‌پذیرفت. اگر این‌ کار رو نمی‌کرد، مینهو چه با مارک چه بدونش، می‌مرد. دومین چیز... کمک شمن بود. بیاید جلوتر تا بهتون بگم چجور کمکی!

- شمن کی بود؟
خب، شاید از فصل اول براتون سوال شده باشه که اصلا این آجوما کی بود... و چرا به مینسونگ کمک می‌کرد؟ سربسته بهتون می‌گم که می‌تونید از شمن به عنوان مادربزرگ جیسونگ یاد کنید. مادرِ مادرش.

- برای کمک نهایی به نوه‌اش، چیکار کرد؟
زندگیش رو تسلیم کرد. به عشق بینشون اعتماد کرد و جادویی که تمام این مدت اون رو زنده نگه داشته بود، به دو پسر جوان بخشید تا بتونن هم رو مارک کنن و این سلطه، اون‌ها رو به کشتن نده. (می‌گم اعتماد کرد چون اگه جیسونگ نمی‌پذیرفت که عاشق مینهو شده، آلفای چشم آبی با وجود کمک شمن هم می‌مرد.)

- حالا جیسونگ چرا از اول قصه پدر ما رو درآورد و نمی‌خواست با یه آلفا باشه؟
احتمالا تا الان این رو فهمیده باشید، عشق اول هان جیسونگ یه آلفا بود. چان! استاد پیانوش. در واقع عادتی که هنوز با آلفای سوسن‌های عنکبوتی مونده، لمس کلاویه‌ها حتی وقتی زیر دستاش نیستن، از همین میاد ؛)

- خب چه اتفاقی برای چانسونگ افتاده؟
بیاید اینطوری بگیم که چان خیلی برای لمس پسر عجله داشته، شاید هم نه. به هر حال اون‌ها مدت زیادی هم رو می‌شناختن، چون قبل از اینکه جیسونگ به سن قانونی برسه شروع به یادگیری پیانو کرده. احتمالا به محض اینکه به سن قانونی رسیده، چان ازش چیزهای بیشتری می‌خواسته و‌ جیسونگ چون آماده نبوده، ردش می‌کنه. رابطه‌شون برای همیشه خراب می‌شه و هان با خودش فکر می‌کنه اینکه چان تونسته به راحتی ازش بگذره، یعنی از اول هم دوستش نداشته.

Spider Lily ( Minsung )Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora