part 19

449 39 84
                                    

Writer's pov :

برای بار صدم بود که داشت دور اون اتاق رو طی میکرد و زیر لب ناسزا میگفت . قرار بود چیکار کنند چطور توضیح بدن ؟ میدونست همچین روزی میاد ولی فکر نمیکرد به این زودی باشه ...

فکرهاش بیشتر و به بیشتر میشدند که یکدفعه با فریاد لینو ایستاد .

لینو :" هان جیسونگ ناخونت رو نخوررر !!"

جیسونگ ترسیده دستش رو پایین اورد ولی انگار با درک موقعیت به همون جیسونگ برگشته با تخسی مثل لینو فریاد زد :" لی مینهو تو نمیتونی بهم بگی چیکر کنمممم !!! "

هیونجین با خستگی از بحثشون که اصلا موقع مناسبی براش نبود سری تکون داد و راه رفتنش رو دوباهر ادامه داد که ایندفعه لینو اون رو مورد خطاب فریادش قرار داد :" هیونجین اینقدر این طرف و اون طرف نرو با راه رفتن مشکل حل نمیشهه !!!"

جیسونگ :" میشخ انقدر داد نزنی !"

لینو با پوزخندی جواد داد :" میشه اینقدر باعث نشی داد بزنم "

هیونجین :" بسه !"

هر دو اون ها بهش خیره شدند . کلافه نفسی کشید و با انگشت هاش چشم هاش رو کمی فشار داد . اونقدر محکم راه رفته بود که پاهاش درد میکردند . دستش رو به موهاش کشید و عقب فرستادشون و گفت :" هیچکدوم کمکی با دعوا نمیکنید به جای اینا فکر کنید ببینید چطور بهش توضیح بدیم !"

لینو بی خیال تکیه داده به دیوار حاضر جوابی کرد :" خب مثل ادم .. همه با این چیزا روبرو میشن وقتی بچشون میپرسه "

جیسونگ :" مثل ادم ؟ بع نظرت بچه ی مردمه فلیکس که یک ایده کلی داشته باشه از قضیه حداقل ؟!"

هیونجین :" فلیکس اولا نه مثل بقیه بچه هاست که مدرسه رفته باشه یا با کسی حرف زده ، دوست شده باشه و نه ما اون خانواده ای هستیم که تجربه داره و میدونه همه چیز چطوریه و باید یاد داد !"

لینو :" خب حالا پس نظرتون چیه ؟ چی بگیم مثلا بهش ؟"

جیسونگ با حالت زاری گفت :" نمیشه نشنیده بگیریمش ؟ .. یا بهش بگیم وقتی بزرگ میشه توضیح میدیم ؟!"

هیونجین همه ی اینا رو یک دور فکر کرده بود ، ماسمالی راه حل درستی به نظر نمیرسید ، پس سر تکون داد و گفت :" نمیشه ! بازم میپرسه و بازم و مهم تر از اون باید بدونه چیه ‌. فرض کن هیچ چیزی راجبش ندونه یکی بیاد بهش حرفی بزنه ، کاری کنه که نمیدونه و به ما نگه !"

جیسونگ اهی کشید و به تاج تختی که روش نشسته بود تکیه داد و زمزمه کرد:" خیلی خجالت اوره !"

که باعث شد هر دو مرد باهاش موافقت کنند .

بزارید بهتون بگم این فاجعه ای که میبینید فقط به خاطر یک سوال بود که پیشی عزیزمون ازشون پرسید .

𝐿𝑖𝑡𝑡𝑙𝑒 𝑀𝑤𝑜 Where stories live. Discover now