مصاحبه :
رز : بینندگان عزیز همگی سلام . خبر دارید که ما مصاحبه ی ویژه ای رو دفعه قبل داشتیم ، امروز به بخش دوم خوش اومدید . هر دو مصاحبه ها در شب گرفته شده اند پس بچه ها رو به خاطر خواب الودگی ببخشین . بریم تو کارش !
تلو تلو اومدن یک کله فندق با لباس ابی و پرت شدن روی مبل .
رز : جیسونگا ؟؟
هومی زیر لب گفت و یکی از چشماش و باز کرد
رز : داریم مصاحبه میکنیم مثلا !
گیج پا شده و با اخم گوگولی روی قیافه اش
جیسونگ : میتونم قبل هر چیزی یه سوال بپرسم ؟
رز : بگو ...
جیسونگ : چرا دقیقا باید این وقت شب مصاحبه کنیم ؟
رز : چون دوست دارم !
جیسونگ : مریض !
رز :اوی درست صحبت کن بچه ... ببین روال کار اینشکلی سه سوال محبوب ازت میپرسم و تو در اخر یکی از من . حله ؟
سر تکون داد و مالش چشم برای بیداری
رز : شماره ی 1 با لینو میخوابی ؟
پریدن خواب از سر
جیسونگ : چییییی؟؟ من با.. با .. اون الدنگ ؟؟ نه بابا ...
پوزخند رز
رز : باشه باشه ... هول نشو ، هنوز حرفی نگفتم !
حاله ی صورتی روی لپ هاش
گرفتن نگاه از رز
رز : بعدی ، چرا این همه سال فلیکس رو تو خونه نگه داشتی . واقعا به نظرت بهتر نبود که کمی ازادش میزاشتی ؟
جیسونگ : ببین همتون دارید یه حرف رو میگید ... باور کن خود منم بچه بودم اون زمان ، پس اون لحظه بهترین تصمیم این به نظر میرسید . در ضمن هیونجین دیگه خیلی ازاد گذاشتتش بچه داره سوالای خطرناک میپرسه !
رز : منظورت از خطرناک سکس ؟
جیسونگ : یااااااا
رز : اوکی حق میدم این کمی غیر منتظره بود ولی حلش میکنیم ... همگی با هم !
هوف کشیدن
رز : اخری ، کار قراره بکنی و شغل قبلیت چی بود ؟
جیسونگ : قضیه شغل قبل رو که میدونی بابام و حالا کاری نمیکنم . پول کافی جمع کرده بودم برای مبادا از اون استفاده میکنم ولی هر وقت حس کردم که دیگه خیلی خسته کننده میشه و فلیکس کمی راه افتاده یه کاری پیدا میکنم دیگه !
رز : تمام سوال خودت رو بپرس عزیزم !
جیسونگ : چرا ؟
رز گیج
رز : چی چرا ؟
جیسونگ : چرا لینو رو انداختی بهم واقعا ؟ اون درخت رو ؟
رز : اولا که اون درخت که میگی کراش یه ملته ، دوما من بهت ننداختم خودش از تو خوشش اومد و به نظر نمیاد تو بدت اومده باشه ؟
جیسونگ زیر لب : نه نیومده
رز : چی ؟
جیسونگ : هیچی ! من چیزی نگفتم ! دیگه میرم بخوابم ! هیونجین بیاد ! بای بای رز ..
نگاه معنا دار از پشت
رز : شبت بخیر جیسونگی
وارد شدن هیونجین و نشستن با احترام و لبخند زدن
تعجب و شوکه رز از این عادی بودن
رز : امم ... هیونجین ؟
هیونجین با صدای رسا و واضح : بله ؟
رز : تو احیانن در حال رفتن به خواب یا حین خوابیدن نبودی ؟
سر تکون دادن منفی
رز : همم ...جالبه ! داشتی چیکار میکردی دقیقا این وقت شب ؟
هیونجین : امادگی برای اموزش
رز : اون .. برای چی ؟ چه اموزشی ؟
هیونجین : امادگی برای توضیح مسائل برای فلیکس
رز : اوو ! واقعا بهت افتخار میکنم مرد ! زیاد سخت نگیر چان حلش میکنه !
هیونجین : جدی ؟
لبخند ملیح و مهربون رز بهش
رز : اره بابا خیالت راحت ...
توی قلبش : خیالت راحت میزنه داغونش میکنه بچه رو !
ز : بیا اولین سوال رو بپرسم .. هیونجین ، کی قراره بکنیش ؟
شوکه شدن هیونجین
پس افتادن از صندلی به زمین با باسن .
نگاه به رز مثل اینکه هیولاست .
هیونجین : چطوری میتونی ... اینقدر ... منحرف باشی ؟؟؟
رز با قیافه پوکر
رز : من قراره 3 قسمت پشت سر هم دیگه اهم اهم کنم ؟؟
هیوجین دست به دهن با چشم های گرد شده
هیونجیمن : چییییییییی ؟؟؟
رز : هیچی ... عزیزم تو ولش بیا به گفت و گومون ادامه بدیم !
پا شدن با سرعت
هیونجین : من دیگه یکدقیقه هم با اون ذهن کثیفت توی یکجا نمیمونم !!!
فرار با شتاب به سمت در و خروج ازش
افسوس خوردن رز به خاطر سادگی همشون
رز : واقعا باید آپدیت بکنم کاراکترشون رو .. هی خدا ...
جمع کردن وسایل و برداشتن ماگ قهوه اش
رز : بینندگان عزیز دوستون دارم و تا ...
وارد شدن بنگ چان
بنگ چان : داری چیکار میکنی ؟؟؟
رز : اوه خوب شد رسیدی برات پلنمون رو قراره توضیح بدم !
بنگ چان : پلن ؟ چه پلنی؟
رز : خودت میفهمی ... بینندگان عزیز تا پارت بعد ...
YOU ARE READING
𝐿𝑖𝑡𝑡𝑙𝑒 𝑀𝑤𝑜
Fanfictionکاپل اصلی : هیونلیکس (هیونجین و فلیکس) کاپل فرعی : مینسونگ ژانر : عاشقانه ، فلاف ، هیبرید ، کمدی ، زندگی روزمره ( دارای اسمات ) موضوع : هیونجین فردی که زندگیه عادی ای داره در راه برگشت به خونه با گربه ای برخورد میکنه ولی وقتی اون رو میاره خونه...