تموم سالن بزرگ باشگاه خالی بود. چانگبین یه روز تعطیل رو انتخاب کرده بود، تا هم چان وقتش رو داشته باشه که بیاد و هم باشگاه فقط برای خودشون باشه. طی نیم ساعت اخیر بهجای منتظر موندن فقط با دستگاهها تمرین کرده بود. انگار قرار نبود همون چند دقیقه رو به بطالت بگذرونه. با صدای زنگ، در رو باز کرد و چان رو توی رکابی و شلوارک مشکی ورزشیش با کلاه کپ دید.
"هی! فکرشو نمیکردم واقعاً بیای."
با دیدنش لبخند پررنگی زد و بهش دست داد. چان نگاهی به سالن بزرگ باشگاه کرد اما بیشتر از بزرگ بودنش، خالی بودنش سوپرایزش کرده بود. فکرش رو نمیکرد چانگبین بخواد یه سالن رو بهخاطر جفتشون خالی کنه.
"چرا؟ قول داده بودم."
چان با لبخند بزرگی گفت. کولهاش رو داخل یکی از کمدهای کنار جا داد و نگاهی به دور و بر انداخت.
"واو... پس کل اینجا رو دادن به تو؟"
با حیرت گفت و پسر کوچیکتر چشمکی زد.
"الکی نمیگفتم که بهترین مربیشونم."
با خودشیفتگی گفت و خندهای ضمیمهٔ حرفش کرد. بعد از اون تصمیم گرفتن باهم چالش بذارن. اینکه هر کدوم تا جایی که میتونستن وزنه رو سنگین کنن و هر کس توان بیشتری داشت... خب، هر چی میخواست رو میتونست عملی کنه.
از اونجایی که جفتشون ورزشکار بودن، واقعاً رقابت سختی بود. آمادگی جسمانی هر دوشون تقریباً برابر بود اما خیلی وقتها زور چان ازش بیشتر بود و این برای چانگبین خیلی خفن بهنظر میرسید. یکی که حتی بهتر از خودش ورزش میکرد! تا اینجای کار، چان ازش بهتر بود.
"من قراره وزن این وزنه رو بیشتر کنم."
سینهٔ پسر بزرگتر زیر میلهٔ وزنه بود و چانگبین با نیشخندی قرار بود زورش رو توی اینیکی بسنجه. چان هالتر رو بالا داد و همونطور که مرتب نفس میکشید تا بتونه وزنش رو تحمل کنه، چانگبین وزنههای بیشتری به دو طرفش اضافه میکرد.
"واو!"
هر طرف وزنه نزدیک سی کیلو وزن بود و چان هنوز به نحو احسن وزنه رو بالا داده بود. بهخاطر فشار زیاد، رگهای بازوهاش بیرون زده بودن و از پیشونیش عرق میریخت. وقتی وزنهٔ بعدی اضافه شد، چان هنوز هم میتونست نگهش داره، اما نمیدونست... شاید چون دلش میخواست چانگبین ببره تصمیم گرفت تسلیم شه و اجازه بده اون پسر برندهٔ شرطشون بشه.
YOU ARE READING
My Idol Boyfriend || Jeonglix, Minsung, Seungjin, Chanbin
Fanfiction(Completed) یانگ جونگین، عضو گروه استارکیدز روی لی فلیکس که یک آیدل سولوئه یک کراش ریز داره و اون رو به عنوان آیدلش تحسین میکنه. چی میشه اگر مجبور باشه سونبهاش رو چندینبار دیگه تصادفی ببینه و کراشش به پسر بزرگتر جدیتر بشه؟ Genre: Comedy, Fluff...