قسمت ششم یاداشت هفتم روز تولد
جونگکوک
بلخره روز تولد رسید خب من یه لباس درست حسابی پیدا کردم غذا ها با دقت تمام انتخاب شده بودو خب مهمونا داشتن یکی یکی میومدن و خب من منتظر تهیونگ بودم وشک داشتم که میاد یانه
تقریبا یک ساعت از مراسم گذشته بود و خبری از تهیونگ نبود و فکر کنم قرار نیست که بیاد فکر کنم اصلا از من خوشش نمیاد
تهیونگ
وقتی داشتم به سمت مهمونی جونگکوک میرفتم تصادف کردم و خب این نشونه های بد شانسی کیم تهیونگه البته زیادم بد نشود من برای عذرخواهی از جونگکوک دعوت میکنم به کافه تا موخش بزنم مهم نیست جونگکوک از جیمین خوشش میاد مهم اینکه جونگکوک باید از تهیونگ خوشش بیاد
خب دلیل اینکه دیر اپ کردم به خاطراینکه فکرمیکنم کسی اینو نمیخونه البته موهم نیست من اینو تموم میکنم ممنونم میشم که ستاره رنگی کنید اگه این فیک میخونید زیاد حرف زدم و بای بای