Chapter 14 : Rue
بازیگر قسمت چهاردهم: حسرت
هیچ ترازویی نمیتونه اندازه بگیره کی بیشتر درد میکشه و هیچکس هم نمیتونه قضاوت کنه درد کی سنگینتره!
هیچکس حق نداره درد دیگران رو قضاوت کنه و وظیفه ما هم نیست که دردمون رو برای بقیه اثبات کنیم.
فقط اگه داری درد میکشی قبولش کن... چون تنها خودت میدونی چقدر درد داری!
-خب... تصمیم گرفتید؟؟
نگاه سرگردونش رو دوباره دور تا دور مغازهی بزرگ چرخوند و کلافه اخم کرد.
دقیقا یک ساعت داشت اینجا چه غلطی میکرد؟؟
زن برای بار سوم ازش پرسیده بود اما... سونگچول هنوز هم نمیدونست چه جوابی بده!
به پیشنهاد تراپیستش که بهش گفته بود داشتن حیوون خونگی میتونه خلقوخوش رو بهتر کنه پا به اینجا گذاشته بود اما... همهچیز بیش از حد با تصورش متفاوت بود!
آروم سرش رو به دو طرف تکون داد و زن مهربانانه لبخند زد:
-اگر هنوز مطمئن نیستید، نباید عجله کنید!
همونطور که گربهی سفیدرنگ داخل دستش رو به قفسش برمیگردوند ادامه داد:
-خریدن حیوون خونگی تصمیم راحتی نیست. اینکه چه نژادی باشه... جنسیتش چی باشه... چه رنگی داشته باشه .... و اصلا سگ باشه یا گربه؟؟؟ در مورد تمام این جزئیات باید تصمیم بگیرید.
حالت تهوعش بیشتر شد... معدهش بهم میپیچید. حس میکرد پشت گردنش داغ شده و عرق راهش رو روی تیغهی کمرش سمت پایین باز میکنه.
دوباره نگاهی به دو طرفش انداخت.
انواع و اقسام گربهها و سگهای کوچیک و بزرگ... در رنگها و اندازههای مختلف... داخل اون قفسهای شیک لعنتی گیر افتاده بودن و بهش نگاه میکردن.
حس میکرد دستی دور گردنش میپیچه و مجرای تنفسش رو لحظه به لحظه تنگتر میکنه.
سونگچول بیش از حد دلنازک بود یا خریدوفروش این موجودات بیگناه، بیش از حد کثیف؟؟
زن چهجوری میتونست جوری راجع به قیمت و رنگ و اندازهشون حرف بزنه... انگار سونگچول برای خرید لباس داره باهاش مشورت میکنه؟؟
دستی به یقهش انداخت و دکمهی بالایی پیراهنش رو باز کرد.
-حالتون خوبه آقا؟؟
YOU ARE READING
ACTOR🎬
Mystery / Thrillerدفعه دیگه که خواستی ادای یه خرگوش کوچولوی مهربون رو دربیاری... حواست باشه که این حیوون هار ممکنه گردن کوچولوت رو زیر دندونهاش خرد کنه پس حسابی مراقب خودت باش رفیق :) couple: jeongcheol, gyuhan, cheolsoo genre: psychological, criminal, mystery, smut...