قسمت پنجم فصل یک

508 104 9
                                    

قسمت پنجم

از همین امروز هری جواب داد و گفت :

- قهوه میخورید یا چای اقای تاملینسون

- قهوه اسمیت دارید ؟؟

- ب بله میل دارید؟؟

هری با دستپاچگی پرسید و لویی جواب داد :

- او حتما ممنون فقط اگر ممکنه تو فنجون قرمز رنگ باشه

- اینو به حساب شغلتون میزارم

- شغله تو چیه هری ؟؟

لویی با صدای اروم ولی مطمنی پرسید و هری فقط در جواب لبخند دندون نمایی زد و گفت : الان میارن

- ممنون اقای استایلز

لو تشکر کرد و گوشیشو از تو جیبش در اورد

- خب قبلن کجا بودید اقای تاملینسون ؟؟

- اگه منظورتون قبل از این جاست تو اتاق منشی منشیتون بودم اگرم که از نظر کارم میگید تو کارای فستیوال و چندتایی تاتر بودم

- و ؟؟

- دانشگاه رو هم که خودتون میدونید فک کنم اینارو هم میدونستید

- و البته خیلی چیزای دیگرو

هری زمزمه کرد و لویی تاییدش کرد :

- درسته بایدم بدونی به هر حال تو این کارا این چیزا لازمه

هری خندید و گفت : ببخشید ؟؟ کدوم کارا ؟؟

- استخدام نیرو های جدید کاره دیگه ای هم جز مدیریت میکنید ؟؟؟

لویی نیشخند زد و به هری نگاه کرد

هری هم فقط خندید و گفت :

-خب بستگی به کارش داره

- مثلا ...

اقای استایلز میتونن قهوتونو بیارن ؟؟

هری سمته تلفنش رفت و گفت اره ممنون

CLOWN ( larry stylinson )Where stories live. Discover now