الان خیلی وقته ک روی هری کراش دارم البته شاید احساسی که بهش دارم یکم از کراش بیشتر باشه، اون لعنتی واقعأ جذابه،و این جذابیت زیادیشم یکی از مشکلاته بزرگ منه اما مشکل اصلیم اینه که من عضو گروه the gang هستم و این یعنی هیچ کس نباید بفهمه که من گی هستم چون فقط خدا میدونه که اگه بفهمن چه بلایی سرم میارن.
تنها کسی که میدونه من گیم لوییه که خب اون خودشم گیه شاید واسه همینه که بهترین دوستمه چون درکم میکنه .
چند سال پیش بود که با لویی و اشتون و کالم😐 گروهو راه انداختیم.
تنها خوبی بودن تو این گروه این بود که همه ازت حساب میبردن،اما واسه اینکه ازت حساب ببرن باید یکم خشن می بودیم،واسه همینم ما خیلیارو مسخرو میکردیم یا کتک میزدیم.
هریو هم اولین بار وقتی دیدیم که داشتیم یکیو کتک میزدیم،از همون اول جذب چشمای سبز فوق العاده و موهای فرفری خوش رنگش شده بودم ،اما هیچ وقت فکر نمیکردم یه روز اینجوری عاشقش شم.
یادمه اولا ک ازش خوشم اومده بودخییلی از حسم نسبت بهش میترسیدم چون نمیخواستم گی باشم واسه همین تمام تلاشمو میکردم تا بتونم هریو از ذهنم بیرون کنم ولی این کار به این اسونیا شدنی نبود چون هرجا که میرفتم تنها کسی ک دنبالش میگشتم هری بود،من فقط میخواستم اونو ببینم اما بازم به خاطر گروهی که توش بودم این امر بدون صدمه دیدن هری امکان نداشت و این باعث شده بود که هری خیلی از دست من و گاهی اوقاتم دوستام صدمه ببینه،البته اینم بگم که اون بیشتر از دست من صدمه میخورد و میخوره چون هیچکس به غیر از من حق نداره به هری دست بزنه،میدونم این حرفام دیوونگیه ولی دست خودم ک نیست
من مجبورم چون میدونم اگه بهش بگم که چه حسی نسبت بهش دارم آبرومو جلو همه میبره و بعدم جلو همه دستم میندازه و بعدشم هیچ چیز مثل قبل نمیشه و من دیگه نمیتونم لمسش کنم یا ببینمش یا حتی بزنمش و من امکان نداره بذارم یه همچین اتفاقی بیوفته.
-----------------------------------------------------------
خب بچه ها چند تا مطلب هست که میخوام بهتون بگم اگه کسی این فن فیک خونده باشه میدونه که من یکم تغیرش دادم البته خیلی کم یکم احساسی تر ش کردم .
مطلب دوم اینکه من ادامرو تا وقتی تعداد رأی ها یکم بالا تر نره نمیذارم😒😒😒
✌👋
YOU ARE READING
Harry/hayley
Fanfiction(Larry/narry/zarry) Writer:dream85 هری یه پسر جوون با موهای فرفری و چشای سبزه که الان چند ساله تو مدرسه توسط گروه the gang کتک میخوره و از وضعش خستست اون از همهی اعضای این گروه مخصوصأ لویی و زین متنفره. اون تقریبأ هر روز تو تمام این سال ها کتک میخو...