یکی از چیزای جالب در مورد دبیرستان علاقه ایه که همه به پارتی گرفتن دارن.
خب من خودم کل امسال رو فقط به دو تا پارتی رفتم که در مورد یکیشون الان قراره بشنوین.
داستان بعدیمون و البته ستاره ی این قسمت.تس وارد.
خب اون در ظاهر به نظر شیرین ترین و مهربون ترین دختر مدرسه س.هر وقت یکی ناراحت باشه کمکش میکنه.با همه مهربونه و بلا بلا بلا.
متاسفانه قراره نظرتون در این مورد به شدت تغییر کنه.
جالبه.من دو سال قبل چند بار با تس رفتم بیرون و اون به نظر دختر خوبی میومد.
خب منم مثل همه اولش فکر میکردم اون واقعا دختر خوبیه.و وقتی چند بار سر کلاس و قبل اومدن دبیر با هم حرف زدیم با خودم فکر کردم شاید بتونیم دوست باشیم.
به هر حال یکی از معروف ترین دخترای مدرسه با وجود تمام شایعات میخواست باهام دوست بشه و من کی بودم که نه بگم.درسته تس؟
خب پس قاعدتا وقتی ازم خواستی اون شب همراهت به یه پارتی بیام منم نه نگفتم.
اووه منم توی اون پارتی بودم.و البته لویی رو هم دیدم.
من اون روز بعد مدتها سعی کردم بهترین قیافه رو داشته باشم و به خودم برسم.در واقع واسه دوست شدن با تو داشتم تلاش میکردم.
پارتیه شلوغی بود.خوشبختانه اون گروه از پسرایی که قبلا راجبشون گفتم اینجا نبودن.این واقعا عجیب بود که اونا یه پارتیو از دست بدن.
هر چند بعدا توی آخرین پارتی که من رفتم نبودشونو جبران کردن.
همون پارتیی که من نرفتم.
خب من فکر میکردم تو حداقل یه مدتی تو پارتی با من میمونی.ولی به محض رسیدنمون تو ازم جدا شدی و رفتی سمت یه گروه از پسرا و دخترایی که من نمیشناختم.
منم بعد از اینکه یه لیوان نوشیدنی برداشتم سعی کردم یه گوشه وایستم و به بقیه نگاه کنم.من واقعا از اینکه توی پارتی ها تنها بمونم خوشم نمیاد.
راستش هر چی بیشتر به افرادی که توی اون پارتی بودن و البته به تو نگاه میکردم بیشتر میفهمیدم که من به اینجا تعلق ندارم.و بیشتر تعجب میکردم که چرا منو دعوت کردی.یا اصلا باهام حرف زدی.
البته اگه جواب این سوالو میدونستم شاید هیچوقت به اون پارتی نمیومدم.
یعنی قراره توی این کاست اسم منم بیاره؟خب ما اون شب همدیگرو دیدیم و حرف زدیم.شاید یکم بیشتر از حرف زدن.
فلش بک
در حالیکه سعی میکردم خودمو از بین نوجوونای مست و در حال رقص رد کنم به سمت در پشتی که به حیاط راه داشت راه افتادم.
YOU ARE READING
The Reasons Why
Fanfictionمن از اینکه دارم میمیرم ناراحت نیستم. با وجود این آخرین چیزی که حس کردم اشکام بودن. Cover by : @itsCipher