"حيف كه خيلى جذابه وگرنه كارى ميكردم عاشق يه گاو وحشى بشه"

25 3 0
                                    



د.ا.د جما

جما-باورم نميشه!تو كارى كردى اونا همو ببوسن!!
پوزخند معروفشو زد و گفت
فروى-اين كارمه استايلز..من دويلم!
چشممو تو كاسه چرخوندم
جما-نه فكر ميكردم كيوپدى..
دستشو زير چونش گذاشت و بهم نگاه كرد حيف كه خيلى جذابه وگرنه يكارى ميكردم عاشق يه گاو وحشى بشه
فروى-خب تو كه كيوپدى بگو ببينم واسه اين مهمونى لعنتى چه نقشه اى دارى؟
دست به سينه شدم و جدى بهش نگاه كردم
جما-ميتونم كارى كنم كه شان عاشق هيچكدومشون نشه..خب من اون دوتارو عاشق هم كردم توهم كارى كردى همو ببوسن!
فروى-تيم ورك!
پوكر سرمو تكون دادم و ادامه دادم
جما-پس اگه از كسى خوشش نياد با كسى هم ازدواج نميكنه...
فروى-ولى بايد با كاميلا ازدواج كنه!و متاسفانه كاميلا خدمتكارشونه!
اخم كردم
جما-درمورد بيبى من اينجورى حرف نزن
پوزخند زد و سرشو تكون داد
سرمو به ديوار كوبيدم
جما-بايد-يه-راه-فاكى-اى-باشه!
(اين معمولا راهيه كه ما از اون براى ايده گرفتن استفاده ميكنيم بهم اعتماد كنيد جواب ميده!)
و اونموقه بود كه يه فكرى به سرم زد
جما-فروى!!!
از جاش پريد
فروى-ها؟!چيه؟!گاواى وحشى حمله كردن؟!
جما-چطوره ترتيبى بديم كه كاميلا جورى كه كسى نشناستش به اون مهمونى بره و دل شانو ببره و بقيه هم فك ميكنن اون يه دختر پولداره كه مناسب شانه و اونا باهم ازدواج ميكنن و به خوبى و خوشى زندگى ميكنن!
فروى-دى عند
پوزخند زدم
جما-ايده هام حرف نداره!

د.ا.د ميلا

شان-دوسش دارى؟..
لبخند زدم
-اينجا واقعا جادوييه!..
شان-بهت كه گفته بودم...
ما روى لبه يه تپه بلند رو به روى غروب خورشيد بوديم و خورشيد رو تماشا ميكرديم كه ثانيه هاى اخرشو پيش ما ميگذروند و جاشو با ماه عوض ميكرد..
دستامون توى دستاى هم بود و هيچ چيز نميتونست از هم جداشون كنه...
اين حسو با هيچ چيز عوض نميكنم و حاظرم براش تا اخرين نفس بجنگم!...
پيشونيمو بوسيد
شان-دوست دارم ميلا...

Cinderella (SHAWN MENDES F.F) (SHAWMILA )Where stories live. Discover now