سلام بچه ها
اعتراف میکنم ناراحتم
دو یا سه روز پیش زهرا دوستم کیسه ی آبش پاره شد
خرمشهر به دلیل نبود امکانات میفرستنش اهواز
اونجا بهش دارو میدن و سرم
فرداش عملش کردن و بچه رو بدنیا اوردن
بچه ۷ ماهش بود و هنوز احتیاج داشت توی دستگاه باشه
دیروز قرار شد من برم اهواز دیدنش
وقتی از خونه زده بودیم بیرون زنگ زد زهرا گفت بچه اش فوت کرد
حالم خیلی گرفته
ناراحتم
دل گیرم که چرا اینجا امکانات نیست
چرا باید این اتفاق بیوفته وقتی تو این دوره کلی بچه ی ۷ ماهه بدنیا میان و زنده میمونن
ناراحتم
YOU ARE READING
اعترافات رنگین کمونی
Randomسلام بچه ها اینجا میخوام انواع و اقسام اعترافاتی که یک lgbt+ داشته باشه رو بذارم هرکسی هم دوست داشته باشه اعتراف ناشناس داشته باشه میتونه بفرسته من میذارم توی کتاب