«كلاو: چيه اين مسخره. هر روز پشت هم؟
هام: كار عاديه. هيچكس نمى دونه... ديشب ديدم توى سينه ام يك زخم بزرگ بود.
كلاو: به! قلبتو ديدى!
هام: نه، زنده بود.»/ از كتاب آخر بازى
نوشته ى ساموئل بكت
برگردان عطاالله نوريان /
0.42
«كلاو: چيه اين مسخره. هر روز پشت هم؟
هام: كار عاديه. هيچكس نمى دونه... ديشب ديدم توى سينه ام يك زخم بزرگ بود.
كلاو: به! قلبتو ديدى!
هام: نه، زنده بود.»/ از كتاب آخر بازى
نوشته ى ساموئل بكت
برگردان عطاالله نوريان /