اتاقیبایکمنظره یه رمان نوشته ی ادوارد مورگان فورستر، چاپ ۱۹۰۸ هستش. ژانر رمان عاشقانه است. سال ۱۹۸۵ از روی رمان یه فیلم به همون اسم به کارگردانی جیمز ایووری ساخته شده. توی ویکیپدیا نوشته رمانش رو محمد تهرانی ترجمه کرده، اما من مطمئن نیستم پیدا کردن نسخه ی ترجمه اش راحت - یا حتی ممکن - باشه چون کلا کتاب خیلی مشهوری نیست. اما به گشتنش می ارزه، اگر پیدا کردید به من هم یه خبر در موردش بدید. اما پی دی اف انگلیسیش رو میتونید توی اینترنت یا ای بوک پیدا کنید، من هم توی چنلم گذاشتمش. و خب فیلمشم هست دیگه.
خلاصه ی داستان در مورد یه دختر جوون بریتانیایی به اسم لوسی هستش که توی یه سفر به ایتالیا با یه پسر جوون هوپلس رمانتیک به اسم جورج اشنا میشه، این دو تا از هم خوششون میاد، سفر تموم میشه و لوسی بر میگرده خونشون، به نامزدی یک نفر به اسم سیسل در میاد، اما جورج همسایه اینا میشه اتفاقی و ...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
A Room With a View ( 1985 )
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
A Room With a View by E.M. Forster ( 1908)
جملات مورد علاقه ی من: ( از فیلم چون هنوز کتاب رو نخوندم)
[ Freddy ] how do you do? Come and have a bathe [ George ] I'd like that. [ Reverend Beebe ] *laughs* That's the best conversation opening I've ever heard. "How do you do? Come and have a bathe."
[ George ] It is fate. But call it Italy if it pleases you, Vicar.
[ Mr. Emerson ] I don't care what I see outside. My vision is within! Here is where the birds sing! Here is where the sky is blue!
[ Lucy ] Mother is calling, I have got to go. They trust me. [ Mr. Emerson ] Why should they, when you deceived everyone, including yourself?
[ George ] My father says there is only one perfect view, and that's the view of the sky over our heads. [ Cecil ] I expect your father has been reading Dante.
